باب نهم:آداب حجامت کردن، تنقیه،بعضی از ادویه ومعالجه بعضی از امراض و ذکر بعضی از ادعیه و احراز / فصل اوّل:ثواب بیماری و صبر بر آن و بیان شدّت ابتلای مؤمنان

در حدیث صحیح از امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: روزی حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم سر به جانب آسمان کردند، تبسم فرمودند. صحابه از سبب آن سؤال کردند. حضرت فرمود: تعجب کردم از دو ملک که به زمین فرود آمدند، بنده مؤمن صالحی را در جای نمازش نیافتند، به آسمان رفتند و گفتند: پروردگارا! فلان بنده تو را در جای نمازش طلب کردیم نیافتیم او را، و او در بند بیماری است. حق تعالی فرمود: بنویسید برای بنده من مثل آنچه در حال صحت از افعال خیر در شب و روز می کرده است مادام که در بند من است.

در حدیث معتبر دیگراز حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: چون بر مؤمن، ضعف پیری غالب شود، حق تعالی امر می فرماید که آنچه در جوانی و قوت می کرده است، برای او بنویسند؛ و همچنین ملکی را موکل می گرداند که برای مؤمن بیمار بنویسد آنچه در حال صحت می کرده است از کارهای خیر؛ و از برای کافر بیمار بنویسد آنچه در حال صحت می کرده است از کارهای بد.

در حدیث حسن و غیر آن از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: بیداری یک شب از بیماری و درد، بهتر است از عبادت یک ساله.

و در حدیث دیگر منقول است: حق تعالی ملک دست چپ را امر می فرماید که در ایّام بیماری، گناه بر مؤمن ننویسد.

در حدیث معتبر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: بدنی که بیماری نکشد طغیان به هم می رساند، خیری نیست در چنین بدنی.

در حدیث دیگر فرمود: یک شب تب برابر است با عبادت یک ساله، و دو شب تب برابر است با عبادت دو ساله، و سه شب تب برابر است با عبادت هفتاد ساله.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: یک شب تب کفاره گناهان گذشته و آینده است.

در حدیث معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: حق تعالی می فرماید: هرکه سه شب بیماری بکشد، به احدی از عیادت کنندگانش شکایت نکند، بدل می کنم از برای او گوشتی بهتر از گوشت او، و خونی بهتر از خون او، پس اگر او را عافیت دهم، از گناهان پاک می کنم او را، و اگر بمیرانم به سوی رحمت خود می برم او را.

در احادیث معتبره از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: هرکه یک شب بیماری بکشد و قبول کند او را آنچه شرط قبول کردن است، به آن که کسی را خبر ندهد از آنچه کشیده و چون صبح شود خدا را شکر کند، حق تعالی به فضل خود ثواب عبادت شصت ساله به او عطا فرماید.

در حدیث حسن از آن حضرت منقول است: حدّ شکایت نه آن است که بگوید دیشب مرا خواب نبرد و تب داشتم. بلکه آن است که بگوید: به بلایی مبتلا شده ام که هیچ کس به آن مبتلا نشده است، آنچه به من رسیده به هیچ کس نرسیده است، مثل این ها.

در حدیث دیگر فرمود: تب، رسول مرگ است، و زندان خداست در زمین، و گرمی اش از جهنّم است، بهره مؤمن از جهنّم همین است.

از حضرت علی بن الحسین علیهما السلام منقول است: نیکو دردی است تب، به هر عضوی بهره ای می رساند او از بلا، و خیری نیست در کسی که به بلا مبتلا نشود.

در روایت دیگر وارد شده است: مؤمن چون تب می کند گناهان از او می ریزد، مانند برگ از درخت؛ و اگر بر رختخواب بیفتد، ناله اش ثواب سبحان اللَّه دارد، فریادش ثواب لا اله الّا اللَّه دارد، از بهلو به پهلو که می گردد، مانند کسی است که در راه خدا شمشیر می زند.

از امام رضاعلیه السلام منقول است: بیماری برای مؤمن پاک کننده است او را از گناهان، و رحمت الهی است نسبت به او، از برای کافران عذاب و لعنت است.

فرمود: یک شب دردسر، هر گناهی را برطرف می کند، مگرگناهان کبیره.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: چون حق تعالی بنده را دوست دارد، یکی از سه تحفه از برای او می فرستد، یا تب یا درد چشم یا دردسر.

در احادیث معتبره بسیار وارد شده است: بلای پیغمبران از همه شدیدتر است، پس بعد از ایشان اوصیای ایشان، بعد از اوصیا هرکه نیکوتر و فاضل تر است بلایش عظیم تر است، مؤمن را به قدر ایمان و اعمال نیکش به او بلا می رساند، پس هرکه ایمانش صحیح تر و عملش نیکوتر است بلایش بیشتر است، پس هرکه ایمانش ضعیف تر و عمل نیکش کمتر است بلایش کمتر است.

در احادیث معتبره از حضرت صادق علیه السلام منقول است: ثواب عظیم با بلای عظیم می باشد. هیچ گروهی را خدا دوست نمی دارد مگر آن که ایشان را مبتلا می گرداند.

فرمود: حق تعالی را پندگان خالص هست که از آسمان هیچ تحفه بر زمین نمی فرستد مگر آن که از ایشان می گرداند به سوی غیر ایشان، و هیچ بلایی نمی فرستد مگر آن که می گرداند از دیگران به سوی ایشان.

به روایت معتبر دیگر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: چون حق تعالی بنده ای را دوست داشت، غوطه می دهد او را در بلا غوطه دادنی، می ریزد بر او بلا را ریختنی؛ بس اگر خدا را برای دفع آن بلا بخواند حق تعالی می فرماید: لبیک ای بنده من! اگر زود به تو بدهم آنچه طلبیدی قادرم بر آن، و اگر ذخیره کنم برای روز جزا بهتر است از برای تو.

در حدیث حسن از حضرت صادق علیه السلام منقول است: مؤمن چهل شب بر او نمی گذرد، مگر آن که او را امری رو می دهد، که اندوهگین شود و به سبب آن متذکر و آگاه گردد.

در حدیث صحیح از آن حضرت منقول است: در بهشت منزلتی هست که هیچ کس به آن منزلت نمی رسد، مگر آن که بلایی به بدن او برسد.

فرمود: اگر مؤمن بداند که در مصیبت ها چه ثواب برای او هست هر آینه آرزو کند که بدنش را از مقراض پاره پاره کنند.

امام محمّد باقرعلیه السلام فرمود: خداوند عالمیان یاد می کند مؤمن را به تحفه بلا چنانچه کسی از سفر، تحفه برای اهل خود بفرستد. او را پرهیز می فرماید از دنیا چنانچه طبیب، بیمار را پرهیز می فرماید از چیزهایی که به او ضرر می رساند.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: شخصی حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم را به خانه خود طلبید، چون داخل خانه او شدند، دیدند که مرغی بر بالای دیوار تخم کرد و آن افتاد و بر روی میخی که در میان دیوار بود بند شد و نیفثاد و نشکست. حضرت صلی الله علیه وآله وسلم تعجب فرمودند، آن شخص گفت: از این تعجب می فرمایید؟! به حق آن خداوندی که تو را به راستی فرستاده است، هرگز نقصانی به من نرسیده است. حضرت صلی الله علیه وآله وسلم برخاستند طعام او را تناول نفرمودند و گفتند: هرکه نقصانی به او نرسد، امید خیر در او نیست.

در حدیث دیگر فرمود: خدا مؤمن را به هر بلایی مبتلا می کند، به هر مرگی او را می میراند، اما عقلش را برطرف نمی کند، نمی بینی که شیطان بر مال و فرزندان اهل ایوب مسلط شد و بر عقلش مسلط نشد، که به آن عقل، خدا را به یگانگی بشناسد.

در حدیث حسن دیگر فرمود: حق تعالی می فرماید: اگر نه آن بود که مؤمن در دل خود چیزی می یافت، هرآینه عصابه بر سر کافر می بستم که هرگز دردسر به او نرسد.

 

برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره

خواندن 4167 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.