بدان که تقرب ملوک و امرا موجب خُسران دنیا و عقباست، و در دنیا دو روزی اعتباری آلوده به صدهزار مذلت و محنت هست و به زودی برطرف می شود و در دنیا منکوب و در آخرت مغضوب می ماند.
و از برای دانستن این امر، مشاهده احوال مختلفه ارباب دولت و سرعت انقضای دولتهای ایشان کافی است. و اگر کسی بر احوال ایشان اطلاعی داشته باشد می داند که، در عین اعتبار، یک لحظه رفاهیت ندارند و حسرت بر حال فقرا و بیچاره ها می برند.
و مفاسد قرب ایشان بسیار است.
اول: اعانت ایشان در ظلم نمودن. چه، بسیار ظاهر است که بسیاری خُلطه با ایشان بدون اعانت ایشان در بعضی از ظلمها میسر نمیشود.
دویم: میل قلبی و محبت ایشان. چه، به کثرت معاشرت، دوستی و محبت به هم می رسد، و حق تعالی می فرماید که: رکون و میل مکنید به سوی ظالمان که آتش، شما رامس می کند و اخبار در نهی از مُواده ایشان بسیار است.
سیم: راضی بودن به افعال قبیحه ایشان. و این نیز به کثرت معاشرت حاصل می شود.
و کسی که به ظلمی راضی می شود در آن ظلم شریک است.
چهارم آن که: به کثرت ملاحظه و مشاهده اطوار ناپسندیده ایشان، قبایح احوالشان از نظر محو می شود، بلکه مستحسن می نماید و موجب میل و رغبت این کس به آن اعمال و افعال می شود و به زودی این کس به آنها مبتلا می شود.
پنجم آن که: در مجالس ایشان نامتعارف بودن خوشنما نیست به حسب عرف. و تعارف مجلس ایشان آن است که هر باطلی که بگویند و هر قبیحی که اراده نمایند، ایشان را مدح و تحسین کنند. و این عین نفاق و افترا بر خدا و رسول است.
ششم آن که: اگر ظلمی در مجالس ایشان شود منع نمی توان نمود عرفا. و کسی که خواهد مصاحب هم مشرب باشد، مؤید نیز می باید بگوید. و در این ضمن، ترک نهی از منکر به عمل می آید، که از جمله گناهان کبیره است.
هفتم آن که: بقای ایشان را بر ظلم می خواهد تا خود نزد ایشان معزز باشد. یا به سبب محبت ایشان عزت ایشان را می خواهد. و این نیز جایز نیست.
هشتم آن که: در خانه های شبهه ایشان داخل می باید شد و بر بساطهای شبهه ایشان راه می باید رفت، و از لقمه های شبهه ایشان می باید خورد. و اینها همه موجب قساوت قلب است، بلکه به کثرت خلطه و مصاحبت، علم به حرمت آنها به هم می رسد و بی شبهه حرام می شود، و باز می باید تصرف کرد و اغماض نمود.
و مفاسد دیگر بسیار است که این رساله گنجایش ذکر آنها ندارد. و براین مضامین احادیث بسیار است: جنانچه به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: بخیل را راحت نمی باشد، و حسود را لذت نمی باشد، و پادشاهان را وفا نمی باشد، و دروغگو را مروت نمی باشد، و سفیه و بیخرد را بزرگی نمی شاید.
و به سند معتبر از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: پادشاهان از جمیع مردمان بیوفاترند، و دوست و یار ایشان از همه کس کمتر است.
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: اگر دوستی داشته باشی و به ولایت و حکومتی برسد، و او را بر ده یک آنچه پیشتر با تو سلوک می کرد بیابی، پس او دوست بدی نیست برای تو.
و به سند معتبر از حضرت امام موسی کاظم صلوات الله علیه منقول است که: چهار چیز است که دل را فاسد می کنند و موجب قساوت می شوند و نفاق را در دل می رویانند چنانچه آب درخت را می رویاند: لهو و ساز و غنا شنیدن، و فحش گفتن، و در خانه پادشاهان رفتن، و طلب صید کردن.
و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: هر که ملازم پادشاهان شود مفتتن می گردد، و هر قدر که به پادشاه نزدیکتر می شود از خدا دورتر می گردد.
و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: صاحب ورع و پرهیزکار آن اسث که از محارم الهی بپرهیزد و از شبهه ها اچتناب نماید. و اگر از شبهه ها اجتناب ننماید به حرام می افتد به نادانی. و کسی که منکری را ببیند و انکار آن نکند با آن که قادر بر آن باشد، پس دوست داشته است که خدا را معصیت کنند. و هر که دوست دارد که خدا را معصیت کنند با خدا به علانیه دشمنی کرده است. و کسی که بقای ظالمان را خواهد، پس دوست می دارد که خدا را معصیت کنند و حال آن که حق تعالی حمد کرده است خود را بر هلاک کردن ظالمان.
و به سند معتبر از حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه منقول است که: ظلم کننده، و کسی که در ظلم اعانت او می نماید، و کسی که به ظلم او راضی است، هر سه شریک اند در ظلم.
و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: حضرت عیسی فرمود به گروه بنی اسرائیل که: اعانت مکنید ظالم را بر ظلم، که فضل شما باطل می شود.
و از حضرت رسول صلی الله علیه و آله منقول است که: هر که مدح کند پادشاه جابری را و نزد او فروتنی و شکستگی کند از برای طمع دنیا، قرین آن ظالم باشد در جهنم. و هر که دلالت کند ظالمی را بر ظلمی، قرین هامان باشد در جهنم. و هر که از جانب ظالمی خصومت کند یا اعانت او نماید، چون ملک موت به نزد او بیاید بگوید: بشارت باد تو را به لعنت خدا و آتش جهنم. و به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر علیه السلام منقول است که: حاضر
مباشید در مجلسی که پادشاه جائری به ظلم و عدوان کسی را زند یا کشد یا ظلمیبر او کند، اگر یاری او نکنید. زیرا که یاری و نصرت مؤمن بر مؤمن واجب است در هنگامی که حاضر باشد. و اگر حاضر نباشید و مطلع نشوید بر شماحجت تمام نخواهد بود.
و به سند معتبر از محمد بن مسلم منقول است که: حضرت امام محمد باقر علیه السلام روزی گذشتند، دیدند که من نزد قاضیی از قاضیان مدینه نشسته ام. چون روز دیگر به خدمت آن حضرت رفتم، فرمود که: آن چه مجلس بود که دیروز نشسته بودی؟ گفتم: فدای تو گردم! آن قاضی مرا اکرام می نماید و گاهی نزد او می نشینم. حضرت فرمود که: چه چیز تو را ایمن گردانیده است از این که لعنتی بر او نازل شود از جانب خدا، و جمیع اهل مجلس را فراگیرد؟
و حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه در وقت وفات، حضرت امام حسن صلوات الله علیه را وصیت فرمود که: صالح را دوست دار برای صلاحش؛ و با فاسق مدارا کن که دین خود را از شر او حفظ نمایی، و در دل او را دشمن دار.
و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: هر که ظالمی را معذور دارد در ظلمش، خدا مسلط گرداند بر او کسی را که بر او ظلم کند، و اگر دعا کند برای رفع آن ظلم، دعایش را مستجاب نکند و او را بر آن مظلوم بودن اجر ندهد.
و به سند معتبر از آن حضرت منقول است که: اعوان ظالمان در قیامت در سراپرده های آتش خواهند بود تا حق تعالی از حساب خلایق فارغ شود.
و در حدیث دیکر فرمود که: از جمله رکون به ظلمه است که به نزد پادشاه جائری برود و آن قدر حیات او را خواهد که دست به کیسه کند و به او عطا کند.
و به سند معتبر از حضرت رسول علیه السلام منقول است که: چون روز قیامت میشود منادی از جانب حق تعالی ندا می کند که: کجایند ظالمان و اعوان ظالمان و هر که لیقه ای در دوات ایشان گذاشته، یا سر کیسه ای برای ایشان بسته، یا مَدی به ایشان داده؟
ایشان را با ظالمان محشور کنید.
و فرمود که: هیچ بنده ای نزد پادشاهی مقرب نمی شود مگر آن که از خدا دور می شود. و هیچ بنده ای مالش زیاد نمی شود مگر آن که حسابش دشوار می شود. و هیچ بنده ای اتباعش زیاده نمی گردد مگر آن که شیاطین او بیشتر می شوند.
و در حدیث دیگر فرمود که: زینهار که احتراز نمایید از درگاه پادشاهان و حوالی و حواشی ایشان، که هر که به درگاه ایشان و حواشی و اتباع ایشان نزدیکتر است از خدا دورتر است، و هر که پادشاه را بر خدا اختیار نماید خدا ورع را از او بردارد و او را حیران گرداند.
و از حضرت صادق علیه السلام به سند معتبر منقول است که فرمود که: حفظ نمایید دین خود را به ورع و پرهیزکاری، و تقویت کنید دین خود را به تقیه، و مستغنی شوید به خدا از طلب نمودن حاجتها از پادشاهان. و بدانید که هر مؤمنی که خضوع و شکستگی اظهار کند نزد صاحب سلطنتی یا کسی که در دین مخالف او باشد از برای طمع آنچه در دست اوست از دنیا، خدا او راگمنام گرداند و او را دشمن دارد و به خود واگذارد. و اگر چیزی از دنیای او به دستش آید حق تعالی برکت را از آن چیز بردارد، و هر چه از آن مال در حچ و عمره و بنده آزاد کردن صرف نماید او را ثواب ندهد.
و از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: هر که اعانت نماید ظالمی را بر مظلومی، پیوسته حق تعالی از او در غضب و خشم باشد تا دست از اعانت بردارد.
برگرفته از کتاب عین الحیات علامه مجلسی ره