قسمت دوم -و نهی نمود از...

و نهی نمود از آن که کسی به عورت مسلمانی نظر کند، و فرمود: هرکه دانسته بر عورت مسلمانی نظر کند، هفتاد هزار ملک او را لعنت کنند.

و نهی فرمود از آن که زنی به عورت زنی نظر کند.

و نهی فرمود از آن که بدمند در طعام یا آب یا بر موضع سجده.

و نهی نمود از نماز کردن در قبرستان و در میان راه و آسیابان ها و رودخانه ها و در جاهایی که شتران را بندند و بر بام کعبه معظمه.

و نهی فرمود از کشتن مگس عسل و از داغ کردن بر روی چهاربایان.

و نهی نمود از آن که کسی به غیر خدا قسم بخورد، و فرمود: هرکه به غیر خدا قسم خورد، از رحمت خدا بری شده است.

و نهی فرمود از قسم یاد کردن به سوره قرآن، و فرمود: هرکه به سوره ای از قرآن قسم یاد کند، به هر آیه از آن، یک کفّاره لازم است، خواه راست قسم خورده باشد و خواه دروغ، و علما حمل بر استحباب کرده اند کفّاره را.

و نهی فرمود از آن که کسی قسم بخورد به جان تو و به جان فلان.

و نهی فرمود از آن که کسی جنب در مسجد بنشیند.

و نهی فرمود از برهنه شدن در شب و در روز.

و نهی فرمود از حجامت کردن در روز چهارشنبه و روز جمعه.

و نهی نمود از سخن گفتن در روز جمعه در هنگامی که امام جمعه خطبه خواند، پس اگر چنین کند او را ثواب جمعه کامل نیست.

و نهی نمود از آن که انگشتر برنج و آهن در انگشت کنند.

و نهی فرمود از آن که صورت حیوان در نگین نقش کنند.

و نهی فرمود از نماز نافله کردن نزد بیرون آمدن و فرو رفتن آفتاب و در نزدیک زوال.

و نهی نمود از روزه گرفتن در عید رمضان و عید قربان و سه روز بعد از عید قربان در منی و یوم الشک به قصد ماه رمضان.

و نهی نمود از آن که به روش چهارپایان دهن برآب گذارند و بیاشامند، و فرمود: با دست های خود بردارید و بیاشامید که بهترین ظرف های شماست.

و نهی نمود از آب دهن انداختن در چاهی که آب از آن خورند.

و نهی فرمود از آن که مزدوری را کار فرمایند پیش از آن که مزدش را قرار کنند.

و نهی فرمود از آن که دو کس با یکدیگر به آزردگی دوری کنند و اگر ناچار باشد زیاده از سه روز نکنند که هرکه چنین کند آتش جهنّم به او اولی است.

و نهی فرمود از آن که طلا را به طلا و نقره را به نقره بفروشند با زیادتی، بلکه می باید برابر یکدیگر بفروشند.

و نهی فرمود از مدح کردن مردم در برابر ایشان.

و فرمود: هرکه قرآن را یاد گیرد و از روی بی اعتنایی فراموش کند، در قیامت دست هایش در گردنش بسته باشد و حق تعالی به هر آیه ماری بر او مسلط گرداند، مگر خدا او را بیامرزد.

و فرمود: هرکه قرآن را بیاموزد، پس بعد از آن حرامی بخورد یا محبت دنیا و زینت دنیا را بر عمل کردن به قرآن اختیار کند، مستوجب غضب الهی گردد مگر آن که توبه کند. و اگر پی توبه بمیرد قرآن با او خصمی‌کند.

و فرمود: هرکه زنا کند با زن مسلمان یا زن ترسایی یا جهودی یا گبری، خواه آزاد باشد و خواه بنده، و بی توبه بمیرد، حق تعالی در قبرش سیصد در از جهنّم بگشاید که از آن ها مار و عقرب و اژدها از جهنّم به قبرش درآیند و او در آتش سوزد تا روز قیامت. پس چون از قبرش مبعوث شود مردم از گند او متأذّی باشند و همه کس او را به این عمل قبیح بشناسند تا به جهنّم رود.

و فرمود: هرکه در خانه مؤمنی نظر کند که بر امر مستور او مطّلع شود، خدا او را محشور کند با منافقانی که عیب های مسلمانان را تفحص می کردند، و از دنیا بیرون نرود تا خدا او را رسوا کند مگر آن که توبه کند.

و فرمود: هرکه راضی نباشد به آنچه خدا روزیِ او گردانیده است و شکایت کند از برای خدا و صبر بر تنگی روزی نکند، هیچ حسنه ای از او بالا نرود و در قیامت خدا از او در خشم باشد مگر آن که توبه کند.

و فرمود: هرکه ظلم کند بر زنی که مهر او را ندهد، او نزد خدا زناکار است و حق تعالی در قیامت به او عتاب می فرماید که من کنیز خود را به عقد تو درآوردم بر مهری و پیمانی، تو وفا به پیمان من نکردی و بر کنیز من ستم کردی، از حسنات او بگیرند و در عوض مهر به آن زن بدهند، و اگر حسنه اش تمام شود او را امر کنند که به جهنم برند.

و نهی نمود از پوشانیدن گواهی، و فرمود: هرکه گواهی نزد او باشد بپوشاند، حق تعالی در قیامت در حضور خلایق گوشت بدن او را به خورد او دهد.

و قرمود: پیوسته جبرئیل مرا وصیّت می کرد در باب حق همسایگان که من گمان کردم که میراثی برای او قرار خواهد داد. و مرا وصیت می کرد در باب غلامان و کنیزان که من گمان کردم که میراثی مقرر خواهد کرد که چون آن قدر خدمت کنند، آزاد شوند. وصیت می کرد مرا به مسواک کردن، تا آن که گمان کردم که واجب خواهد کرد. وصیت می کرد مرا به نماز شب تا آن که گمان کردم که نیکان امّت من اصلاً در شب نخواهند خوابید.

و فرمود: هرکه سبک شمارد مسلمان فقیری را، حق خدا را سبک شمرده است و حق تعالی او را در قیامت سبک شمارد، مگرآن که توبه کند، و هرکه مسلمان بی چیزی را گرامی دارد، در قیامت خدا از او راضی و خشنود باشد. و هرکه گناهی و خواهش حرامی او را پیش آید و از ترس خدا آن را ترک نماید، حق تعالی جهنّم را بر او حرام گرداند و او را از ترس بزرگ قیامت ایمن گرداند و دو بهشت که در قرآن آن را وعده فرموده است، به او عطا فرماید.

و فرمود: هرکه در میان دنیا و آخرت متردّد شود، پس دنیا را بر آخرت اختیار کند، در قیامت او را حسنه نباشد که به سبب آن از جهنّم نجات یابد، و هرکه آخرت را اختیار کند بر دنیا، خدا از او خشنود گردد و گناهانش را بیامرزد.

و فرمود: هرکه چشمش را پر کند از نظر کردن به سوی کسی که بر او حرام باشد دیدن، حق تعالی در قیامت دیده او رااز آتش پر کند، مگر آن که توبه کند.

و فرمود: هرکه مصافحه کند بازنی که بر او حرام باشد، خدا از او خشمناک گردد، و هرکه زنی را به حرام در بر گیرد او را با شیطانی در یک زنجیر آتش بکشند و هر دو را به جهنّم اندازند.

و فرمود: هرکه فریب دهد مسلمانی را در خرید و فروش، از ما نیست و در روز قیامت با یهودان محشور شود.

و فرمود: هر زنی که شوهر خود را به زبان آزار دهد، حق تعالی هیچ حسنه او را قبول نفرماید، تا او را از خود راضی گرداند، هرچند روزها به روزه باشد و شب ها به نماز بایستد و بنده ها آزاد کند و مردان را بر اسبان سوار کرده به جهاد بفرستد، همچنین است حال مرد اگر به زن خود ستم کند.

و فرمود: هرکه خشمی از کسی فرو برد، که تواند از او انتقام بکشد، حق تعالی به او ثواب شهیدی کرامت فرماید.

و نهی فرمود از خیانت کردن در اموال مردم، و فرمود: هرکه خیانت کند امانتی را در دنیا و به اهلش پس ندهد تا مرگ او را دریابد، بر غیر ملّت من مرده باشد و حق تعالی در قیامت از او در خشم باشد.

و فرمود: هرکه شهادت ناحقی بر احدی از مردم بدهد، حق تعالی او را بر زبانش درآویزد، در درک اسفل جهنّم با منافقان قرار دهد.

و فرمود: هرکه مال خیانتی را بِخَرد، دانسته، چنان است که خود خیانت کرده باشد.

و فرمود: هرکه حق برادر مؤمن را حبس کند، حق تعالی برکت روزی را بر او حرام گرداند، مگر آن که توبه کند.

و فرمود: هرکه گناهی از کسی بشنود و آن رافاش کند چنان است که خود کرده باشد.

و فرمود: هرکه برادر مسلمانش به او محتاج شود در قرضی و قادر باشد و ندهد، حق تعالی بوی بهشت را بر او حرام گرداند.

و فرمود: هرکه صبر کند از برای خدا بر کج خلقی زن خود، حق تعالی ثواب شکرکنندگان او را کرامت فرماید. و هر زنی که سازگاری و مدارا با شوهر خود نکند و او را بدارد بر چیزی چند که بر آن ها قادر نباشد، حق تعالی هیچ حسنه او را قبول نفرماید و در قیامت از او در خشم باشد.

و فرمود: هرکه گرامی دارد برادر مسلمان خود را چنان است که خدا را گرامی داشته باشد.

و نهی فرمود از آن که کسی پیش نمازی گروهی کند، که ایشان به او راضی نباشند، و هرکه پیش نمازی گروهی به رضای ایشان بکند و در وقت مناسب حاضر شود و نماز را نیکو به جا آورد، مثل ثواب آن گروه داشته باشد بی آن که از ثواب آن ها کم شود.

و فرمود: هرکه برود به نزد یکی از خویشان خود به دیدن او یا برای آن که مالی از برای او ببرد، حق تعالی ثواب صد شهید او را کرامت فرماید و به هر گامی چهل هزار حسنه برای او نوشته شود و چهل هزار گناه از او محو شود و چهل هزار درجه برای او بلند شود و چنان باشد که صد سال از برای خدا عبادت کرده باشد.

و فرمود: هرکه از برای کوری حاجتی از حوایج دنیای او را برآورد و از برای او در آن حاجت راه رود تا آن حاجت برآورده شود، حق تعالی بیزاری از نقاق و بیزاری از آتش جهنّم به او عطا فرماید و هفتاد حاجت از حاجات دنیای او را برآورد و پیوسته در رحمت الهی باشد تا برگردد.

و فرمود: هرکه یک روز و یک شب بیماری بکشد و به عیادت کنندگان خود شکایت نکند، حق تعالی او را با حضرت ابراهیم علیه السلام مبعوث گرداند تا آن که بر صراط بگذرد مانند برق لامع.

و فرمود: هرکه سعی نماید از برای بیماری در حاجتی، خواه برآورده شود و خواه نشود، از گناهان بیرون آید مانند روزی که از مادر متولد شده باشد. پس شخصی از انصار عرض کرد: اگر آن بیمار از اهل خانه او باشد آیا ثوابش بیشتر هست؟ فرمود: بلی.

و فرمود: هرکه از مؤمنی، شدّتی و غمی از غم های دنیا بردارد، حق تعالی هفتاد و دو غم از غم های آخرت را از او بردارد و هفتاد و دو بلا از بلاهای دنیا از او دفع کند که آسان تر آن ها درد شکم باشد.

و فرمود: هر شخصی از او حقی طلبد و قادر بر دادن آن باشد و تاخیر کند، هر روز گناه تمقاچی از برای او نوشته شود. و هرکه احسانی بر برادر مؤمن خود بکند و بر او منّت گذارد، حق تعالی عملش را حبط کند و او را ثواب ندهد. حق تعالی می فرماید: من بهشت را حرام کردم بر منت نهنده و بر بخیل و بر سخن چین.

و فرمود: هرکه تصدّقی بکند، به وزن هر درهمی برای او مثل کوه احد باشد از نعیم بهشت، و هرکه تصدّقی ببرد برای محتاجی، مثل ثواب آن کس داشته باشد که آن تصدق راداده است بی آن که از ثواب او چیزی کم شود.

و فرمود: هرکه از ترس خدا آب از دیده های او جاری شود به هر قطره که از دیده او بیرون آید، حق تعالی قصری در بهشت به او عطا فرماید که مزین باشد به مروارید و سایر جواهرات، و در آن قصر باشد آنچه چشمی ندیده و گوشی نشنیده و به خاطری خطور نکرده باشد.

 

برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره

خواندن 5917 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.