علّامه مجلسى با خود چنين انديشيد كه بايد گهرهاى گرانبهاى اهل بيت (عليهمالسلام) را كه از اطراف و اكناف جمع كرده است در قالب محرابى زيبا به نام «بحارالانورا» بگنجاند تا نه تنها طلاب بلكه تمام شيعيان در اين محراب به سوى قبله دلها يعنى كلام اهل بيت به نماز عشق بايستند و بدين وسيله راه را از چاه و درست را از نادرست تشخيص دهند تا هر زمان هر مكتبى درباره هر مطلبى كلامى از اهل بيت خواست شيعيان با انگشت اشاره محراب زيباى «بحار» را نشانه روند. از اين رو دست به كارى عظيم زد و شروع به نگارش اين دايرة المعارف بزرگ تشيع كرد.
علّامه در مقدمه بحارالانوار چنين مينگارد: «درآغاز كار به مطالعه كتابهاى معروف و متداول پرداختم وبعد از آن به كتابهاي ديگرى كه در طى اعصار گذشته به علل مختلف متروك و مهجور مانده بود رو آوردم. هر جا كه نسخه حديثى بود سراغ گرفتم و به هر قيمتى كه ممكن شد بهرهبردارى ميكردم. شرق و غرب را جويا گشتم تا نسخههاى بسيار گرد آورى نمودم. در اين مهم دينى جماعتى از برادران مذهبى مرا يارى نمودند و به شهرها و قصبهها و بلاد دور سركشيدند تا به فضل الهى مصادر لازم را به دست آوردند … بعد از تصحيح و تنقيح كتابها بر محتواي آنها واقف شدم، نظم و ترتيب كتابها را نامناسب ديدم و دسته بندى احاديث را در فصلها و ابواب متنوع راهگشاى محققان و پژوهشگران نيافتم. از اين رو به ترتيب فهرستى همت گماشتم كه از هر جهت جالب و مفيد باشد. در سال 1070 هجرى اين فهرست را نا تمام رها كردم و از فهرست بندى ساير كتابها دست كشيدم كه اقبال عمومى را مطلوب نديدم و سران جامعه را فاسد و نامطبوع ديدم… . ترسيدم كه در روزگارى بعد از من باز هم نسخههاى تكثير شده من در طاق نسيان متروك و مهجور شود و يا مصيبتى از ستم غارتگران زحمات مرا در تهيه نسخهها بر باد دهد، لذا راه خود را عوض كردم – از خدا يارى طلبيدم – و به كتاب بحارالانوار پرداختم.
… در اين كتاب پربار قريب 3000 باب طى 48 كتاب علمى خواهيد يافت كه شامل هزاران حديث است، شما در اين كتاب براى اولين بار با نام برخى از كتابها آشنا ميشويد كه سابقه علمى ندارند و طرح آن كاملاً تازه است.
پس اى برادران دينى كه ولايت امامان را در دل و ثناى آنان را بر زبان داريد به سوى اين خوان نعمت بشتابيد و با اعتراف و يقين كتاب مرا دست به دست ببريد و با اعتماد كامل به آن چنگ بزنيد و از آنان نباشيد كه آنچه را در دل ندارند بر زبان ميآورند.»[12]
اما فرصت كم و مشاغل زياد او مانع از آن شد كه به تصحيح روايات بپردازد. به همين علت در مقدمه چنين نگاشت: «در نظر دارم كه اگر مرگ مهلت دهد و فضل الهى مساعدت نمايد شرح كاملى متضمن بر بسيارى از مقاصدى كه در مصنفات ساير علما باشد بر آن «بحارالانوار» بنويسم و براى استفاده خردمندان ، قلم را به قدر كافى پيرامون آن به گردش درآورم.»[13]
علامه مجلسى قدرت تصحيح روايات و احاديث را به خوبى دارا بود همان گونه كه اين قدرت و ژرف نگرى خود را در مراةالعقول به نمايش گذارده است.
حضرت امام خمينى (ره) درباره بحارالانوار ميفرمايد: «بحار خزانه همه اخبارى است كه به پيشوايان اسلام نسبت داده شده، چه درست باشد يا نادرست، در آن كتابهايى هست كه خود صاحب بحار آنها را درست نميداند و او نخواسته كتاب علمى بنويسد تا كسى اشكال كند كه چرا اين كتابها را فراهم كردي!». [14]
[12] - مقدمه بحارالانوار: يادنامه علّامه مجلسي ص 6، 7 و 8.
[13] - كارنامه علّامه مجلسي: مقدمه بحار‚ ص 51.
[14] - كشف الاسرار: ص 319.
محراب بحار
منتشرشده در
زندگینامه
آخرینها از مدیر سایت
نظر دادن
از پر شدن تمامی موارد الزامی ستارهدار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.