از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: پیش از زمان حضرت ابراهیم علیه السلام موی سفید در سر و ریش به هم نمی رسید، پس گاه بود کسی به مجلسی می آمد و پدر و فرزندانش در آن مجلس حاضر بودند، میان پدر و فرزندان فرق نمی کرد، می پرسید: کدام یک پدر شماست؟ چون زمان حضرت ابراهیم علیه السلام شد، دعا کرد: خداوندا! برای من موی سفیدی قرار ده که از فرزندان خود ممتاز شوم. پس موی سر و ریشش سفید شد.
از حضرت صادق علیه السلام منقول است: اوّل کسی که موی سفید در محاسن او به هم رسید، حضرت ابراهیم علیه السلام بود. نظر کرد موی سفید در ریش خود دید، گفت: پروردگارا! این جه چیز است؟ خطاب به او رسید: این باعث وقار آدمی است. گفت: پروردگارا! وقار مرا زیاده گردان.
از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: چون حضرت ابراهیم علیه السلام موی سفید در محاسن خود دید، گفت: حمد و سپاس خداوندی را سزاست که مرا به این سن رسانید، در یک چشم زدن معصیت او نکردم.
از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: موی سفید را نکنید، که آن نور مسلمانی است، هرکه موی سفید در ریش او پیدا شود در اسلام، نوری باشد برای او در قیامت.
از امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: سه کسند که خداوند عالمیان در روز قیامت با ایشان سخن نمی گوید، نظر رحمت به سوی ایشان نمی افکند، اعمال ایشان را نمی پسندد، برای ایشان عذاب الیم مهیااست: کسی که موی سفید خود را بکند، و کسی که با دست خود بازی کند که او را منی بیاید یا با جایی از بدن خود، و کسی که دیگران به او لواط کنند. دور نیست که این حدیث محمول بر آن باشد که برای غرض فاسدی موی سفید را بکند؛ زیرا در حدیث صحیح از امام رضاعلیه السلام منقول است: باکی نیست موی سفید را بریدن و کندن، اما بریدنش را دوست تر می دارم از کندن.
در حدیث دیگر هم وارد شده است از آن حضرت که کندن و بریدن هر دو باکی نیست.
در حدیث دیگر فرمود: امیر المؤمنین علیه السلام تجویز بریدن موی سفید می فرمودند، اماکندنش رامکروه می دانست.
از امام رضاعلیه السلام منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: موی سفید در پیش سر، میمنت است و مبارک است، در عارض ها علامت سخاوت و جوانمردی است، در جای زلف، علامت شجاعت است، در پشت سر، شوم است و ظاهراً مراد ابتدای سفید شدن است.
برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره