فصل چهارم:سایر آداب طعام خوردن

سنّت است که به دست راست چیزی بخورد و دو زانو بنشیند و خوابیده چیزی نخورد. اما اگر به دست چپ تکیه کند باکی نیست و چهار زانو نشستن مکروه است و اگر پا را بر روی زانو گذارد بدتر است و تنها چیزی خوردن مکروه است. و با خدمتکاران و غلامان، چیز خوردن و بر روی زمین چیزی خوردن سنّت است. و مشهور این است که در وقت راه رقتن چیزی خوردن مکروه است و پیش از طعام و بعد از طعام دست شستن سنّت است.

و در دست شستن پیش از طعام سنّت است که دست را به دستمال خشک نکنند و اوّل صاحب خانه دست بشوید و بعد از آن، هرکه در جانب راست اوست و به ترتیب بشویند تا آخر مجلس و در شستن بعد از طعام از جانب چپ صاحب خانه ابتدا کنند و خود آخر از همه بشوید. و سنّت است که همه در یک تشت بشویند و آب را نریزند. و بر سر خوانی که شراب در آن خوردند چیزی خوردن حرام است و بعضی گفته اند: هر حرامی که خورند یا کنند در آن مجلس چیزی خوردن حرام است، حتی بر سر سفره جماعتی که غیبت مسلمانان کنند حرام است. و سنّت است که در اوّل و آخر طعام، نمک بخورند.

در حدیت معتبر از امام کاظم علیه السلام منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم لعنت فرمود سه کس را: کسی که توشه خود را تنها بخورد و کسی که سفر تنها برود و کسی که در خانه تنها بخوابد.

در حدیث دیگر از آن حضرت منقول است: چون در طعام چهار چیز جمع شود آن طعام، کامل و تمام است: هرگاه که از حلال باشد و دست بسیار برآن دراز شود و نام خدا در اولش گفته شود و در آخرش حمد الهی بکنند.

در حدیث صحیح منفول است: چون خوان طعام نزد امام رضاعلیه السلام حاضر می شد کاسه ای می طلبیدند و از طعام هایی که لذیذتر بود از هر طعامی قدری بر می گرفتند و در آن کاسه می گذاشتند و می فرمودند که به مساکین و درویشان بدهند.

در احادیث معتبره از حضرت صادق علیه السلام منقول است: حضرت یعقوب علیه السلام از برای آن به مفارقت فرزند مبتلا شد که روزی گوسفند فربه ای کشت و بریان کرد و مرد صالح روزه داری در نزدیک خانه او بود و بوی آن را شنید و غافل شد که به او بخوراند. پس جبرئیل در همان شب آمد و گفت: مهیّای بلا باش از جانب خدا، و در همان شب حضرت یوسف علیه السلام آن خواب را دید. بعد از آن، حضرت یعقوب علیه السلام می فرمود در وقت چاشت که ندا می کردند تا یک فرسخ راه، هرکه چاشت می خواهد به طعام یعقوب حاضر شود و در شب نیز چنین ندا می کردند.

در حدیث دیگر منقول است: چون طعام حاضر شود هر سائلی که بیاید رد مکنید.

به سند صحیح از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: ملعون است کسی که بنشیند بر سر خوانی که در آن شراب خورند.

در حدیث معتبر دیگر از آن حضرت منقول است: هرکه ایمان به خدا و روز قیامت دارد پس نخورد چیزی بر سر سفره ای که در آن شراب خورند.

و در فقه الرضاعلیه السلام مذکور است که مخور طعام در خوانی که بعد از رفتن تو بر سر آن شراب خورند.

و در چندین حدیث وارد شده است که چیز خوردن در حالت جنابت، سبب فقر و بی چیزی می شود.

در احادیث بسیار وارد شده است که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم نهی فرمود از خوردن و آشامیدن به دست چپ مگر مضطر باشد و در دست راستش علتی باشد.

به سندهای معتبر منقول است از حضرت صادق علیه السلام که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم هرگز تکیه کرده بر پهلوی راست و پهلوی چپ چیزی تناول نفرمود تا از دنیا رفت، و به روش بندگان می نشست و به روش بندگان چیزی می خورد، از جهت تواضع و فروتنی نزد پروردگار خود.

در حدیث دیگرمنقول است از آن حضرت: نباید تکیه کرده و به رو خوابیده چیزی بخورند.

در حدیث حسن منقول است: روزی عباد بصری که از مشایخ صوفیه و علماء عامه است در خدمت حضرت صادق علیه السلام نشسته بود و حضرت طعام تناول می فرمودند و دست چپ خود را بر زمین گذاشته بودند. عباد گفت مگر نمی دانید که حضرت پیغمبرصلی الله علیه وآله وسلم نهی کرده است از تکیه کردن در وقت طعام خوردن؟ حضرت لحظه ای دست را برداشتند و باز بر زمین گذاشتند دست را، باز عباد اعاده آن سخن کرد تا سه مرتبه، پس حضرت فرمود: واللَّه که حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم هرگز این نهی نفرموده.

به سند معتبر از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: هرگاه به خوردن طعام بنشینید، به روش بندگان دو زانو بنشینید و یک پای را به روی پای دیگر مگذارید و چهار زانو منشینید که این نشستن را و صاحبش را خدا دشمن می دارد. و ظاهر این حدیث آن است که چهار زانو که نهی واقع شده است آن است که به روش جباران یک پا رابر ران گذارد.

در حدیث منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم چون بر سر خوان می نشست، از پیش خود طعام می خورد و به روشی که در تشهّد نماز می نشست به همان روش می نشست و زانوی راست را بر بالای زانوی چپ و پای راست را بر شکم پای چپ می گذاشت و می فرمود: من بنده ام، به روش بندگان می خورم و به روش بندگان می نشینم.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: مکروه است آدمی را که از دست چپ چیزی بخورد یا بیاشامد یا چیزی به آن بردارد و حال آن که می تواند از دست راست برداشتن.

در حدیث معتبر از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: باکی نیست که در حال راه رفتن چیزی بخورند.

در حدیث دیگر فرمود: روزی حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم پیش از نماز صبح بیرون آمدند و پاره نانی در دست داشتند که در میان شیر فرو برده بودند و می خوردند و به نماز می آمدند، بلال اقامه نماز می گفت پس با مردم نماز کردند.

در حدیث معتبر از امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: مخور چیزی در حالت راه رفتن مگر آن که مضطر باشی.

در احادیث معتبره بسیار از امیر المؤمنین و ائمه طاهرین علیهم السلام منقول است: هرکه خواهد خیر خانه اش بسیار شود دست را پیش از طعام خوردن بشوید، و فرمودند: دست شستن پیش از طعام و بعد از طعام، فقر را زایل می کند و روزی را زیاد می کند و چرک را از جامه دور می کند و چشم را جلا می دهد و دردها را از بدن دور می کند. 

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: دست ها را همه در یک ظرف بشویید تا اخلاق شما نیکو شود.

در حدیث معتبراز آن حضرت منقول است: در دست شستن پیش از طعام،اوّل صاحب خانه می شُوید که دیگران را دشوار نباشد دست شستن، و جون از طعام فارغ شود ابتدا از کسی می کند که در جانب راست درگاه نشسته باشد.

در روایت دیگر این است که در شستن بعد از طعام ابتدا به دست چپ صاحب خانه می کنند و خود آخر از همه می شُوید، زیرا او اولی است به این که صبر کند بر آلودگی دست.

در حدیث حسن از مرازم منقول است: دیدم امام موسی کاظم علیه السلام که چون پیش از طعام دست می شستند، دست را به دستمال پاک نمی کردند و بعد از طعام که می شستند دست را به دستمال پاک می کردند.

در حدیث معتبر از امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: دست را برای طعام خوردن که بشویی به دستمال پاک مکن زیرا که تا تری در دست هست برکت در طعام هست، و فرمودند: بعد از شستن دست بر رو مالیدن کلف را از رو برطرف می کند و روزی را زیاد می کند.

و از مفضّل بن عمر منقول است: شکایت کرد به آن حضرت از آزار چشم. حضرت فرمود: چون بعد از طعام دست بشویی دست ها را بر ابروها بمال و سه نوبت بگو: «اَلحَمْدُ للَّهِ ِ المُحْسِنِ المُجْمِلِ المُنْعِمِ المُفْضِلِ»، مفضل گوید: چنین کردم و هرگز آزار چشم ندیدم.

از امام رضاعلیه السلام منقول است: چون حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم بعد از طعام دست می شستند، آب در دهان می کردند و مضمضه می فرمودند.

و حضرت صادق علیه السلام فرمود: در اشنان که دست به آن می شویید، سعد داخل کنید که دهان را خوشبو می کند و بر قوّت جماع می اقزاید.

و منقول است: چون جناب امام رضاعلیه السلام به اشنان دست می شستند اشنان را در دهان می کردند و می جویدند و می انداختند.

و منقول است: امام محمّد تقی علیه السلام بعد از آن که چاشت تناول فرمودند و دست شستند دست ها را بر سر و رو مالیدند پیش از آن که به دستمال پاک کنند، و فرمودند: «اَللَّهُمَّ اجْعَلْنِی مِمَّنْ لا یُرْهِقْ وَجْهَهَ قَتَرٌ وَذَلَهٌ».

در روایت دیگر از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: چون دست را بعد از طعام بشویی بر روی دیده ها بمال، پیش از آن که به دستمال پاک کنی و بگو: «اَللَّهُمَّ اِنّی اَسْاَلُکَ الزِّینَهَ وَالْمَحَبَّهَ وَاَعُوذُ بِکَ مِنَ المَقْتِ وَالبَّغْضَهِ».

از جناب امام رضاعلیه السلام منقول است: هرکه دستش پاکیزه باشد باکی نیست که طعام خورد بدون آن که دست بشوید.

از فضل بن یونس منقول است: حضرت موسی کاظم علیه السلام به منزل من آمد و چون طعام حاضر شد دستمال آوردم که در دامن ایشان بیندازم، قبول نکرد و فرمود: این طریقه عجمان است.

و از حضرت صادق علیه السلام منقول است: چون بعد از طعام دست بشویی، به آن تری که در دست هست دیده های خود را مسح کن که این امان است از درد چشم.

در روایت دیگر منقول است: چون رسول صلی الله علیه وآله وسلم از دست شستن بعد از طعام فارغ می شدند، دست را بر رو می کشیدند و این دعا می خواندند: «اَلْحَمْدُ للَّهِ ِ الَّذِی هَدانا وَاَطْعَمَنا وَسَقانا وَکُلّ بَلاءٍ صالِحٍ اَوْلانا».

در حدیث موثّق منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم به امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: یا علی!در اوّل طعام و آخر طعام نمک بخور که هرکه در طعام افتتاح و اختتام به نمک کند، خدای تعالی دفع کند از او هفتاد نوع از انواع بلا را که آسان ترین آن ها خوره باشد.

در روایت حسن دیگر، عافیت یابد از هفتاد و دو نوع از انواع بلا که از جمله آن ها دیوانگی و خوره و پیسی است.

و در روایت دیگر از درد گلو و از درد دندان و درد شکم؛

و در حدیث معتبر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: در نمک شفای هفتاد نوع از انواع درد هست و اگر مردم بدانند که چه منفعت ها در نمک هست مداوا نکنند مگر به آن.

فرمود: حق تعالی وحی نمود به موسی علیه السلام که امر کن قوم خود را که افتتاح و اختتام به نمک کنند و اگر نکنند و به بلایی مبتلا شوند ملامت نکنند مگر خود را.

در روایت دیگر منقول است: حضرت رسول صلیالله علیه وآله وسلم را در اثنای نماز عقربی گزید، حضرت نعلین بر او زد و او را کشت و چون فارغ شد فرمود: لعنت خدا بر تو باد، نه نیکوکار را می گذاری نه بدکار را، مگر آن که او را آزار می رسانی. پس نمک ساییده طلبید و بر موضع گزیده عقرب مالید و فرمود: اگر مردم منفعت های نمک را بدانند محتاج به تریاق فاروق و غیر آن نشوند.

و در بعضی روایات معتبره وارد شده است که ابتدا به سرکه نیز خوب است و عقل را زیاد می کند.

در روایت دیگر از امام صادق علیه السلام منقول است: ما ابتدا به نمک و ختم به سرکه می کنیم.

در روایت دیگر از آن جناب منقول است: هرکه نمک بپاشد بر اوّل لقمه ای که می خورد رو به توانگری آورد.

در حدیث دیگر منقول است که آن جناب فرمود: من روزی به مجلس سفاح که یکی از خلفای بنی عباس بود رفتم در وقتی که سفره اش گسترده بود، پس دست مرا گرفت و به نزد خود کشید، پای من بر کنار سفره واقع شد پس آن قدر غمگین شدم که خدا داند زیرا این کفران نعمت است.

در روایت دیگر از آن جناب منقول است: طول بدهد نشستن بر سر سفره را، جون این ساعتی است که از عمر شما حساب نمی شود.

در حدیث معتبر منقول است: از یاسر خادم امام رضاعلیه السلام که چون آن حضرت بر سر سفره می نشستند، هیچ کوچک و بزرگی نمی گذاشتند مگر آن که بر سر سفره می طلبیدند حتی مهتر و حجّام.

و از ابراهیم بن العباس مروی است که آن جناب چون خلوت می شد و سفره ای می آوردند، غلامان خود همه را بر سر خوان می طلبیدند حتی دربانان و خدمت کاران را.

از جناب رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: چون طعام خورید، نعلین و کفش را از پا بیرون کنید که سنّت نیکو است و بیشتر راحت می یابد پاهای شما.

و در اخبار معتبره وارد شده است که یک امتیاز انسان از حیوانات دیگر، آن است که به دست چیزی می تواند خورد پس باید به دست چیزی بخورد.

و به اسانید معتبره منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم چون باجماعتی طعام می خوردند یعنی با میهمانان، پیش از همه دست دراز می کردند و بعد از همه دست می کشیدند برای آن که ایشان بیشتر چیزی بخورند.

و منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم هرگز بر خوان چیزی نمی خوردند بلکه بر روی سفره می خوردند و از فحوای اخبار چنین معلوم می شود که در آن زمان خوان ها را پایه دار و بلند می ساختند از روی تکبر که برای طعام خوردن خم نباید شد، واللَّه یعلم.

در حدیث موثّق منقول است از سماعه بن مهران که از حضرت صادق علیه السلام پرسید که وقت نماز می شود و طعام رسیده، به کدام یک ابتدا کنیم؟ فرمود: اکر ابتدای وقت نماز باشد، اوّل طعام بخورید و اگر وقت پاره ای گذشته باشد و بیم آن باشد که تا طعام خوردن، وقت فضیلت به در رود، ابتدا به نماز کنند.

 

برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره

خواندن 5060 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.