بدان که مردان را خضاب موی سر و ریش، سنّت مؤکّد است، و زنان را خضاب موی سر و دست و پا سنّت است، و مردان را خضاب دست و پا کراهت دارد، مگر اندک رنگی که بعد از نوره بر جمیع بدن، سنّت است حنا مالیدن از آن رنگ در دست بماند که رنگ ناخن به سرخی مایل شود، چنانچه به سندهای معتبر از حضرت رسالت صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: چهار چیز است که از سنت های پیغمبران است: بوی خوش کردن و نزدیکی به زنان و مسواک کردن و خضاب کردن به حنا.
در حدیت دیگر از آن حضرت منقول است: یک درهم در خضاب صرق شود بهتر است از هزار درهم که در راه خدا صرف نمایند و در آن چهارده خصلت هست: باد را از گوش دور می کند و غبار را از چشم برطرف می کند و چشم را جلا می دهد و بینی را نرم می کند و دهان را خوشبو می کند و بُن دندان را محکم می کند و گَند زیر بغل را دفع می کند و گم می کند وسوسه شیطان را، و ملائکه به سبب آن شاد می شوند و سبب خوشحالی مؤمنان و خشم کافران می شود و زینت است و بوی خوش است و موجب خلاصی از عذاب قبر می شود و نکیر و منکر شرم می کنند از آن.
در حدیث دیگر فرمود: موی سفید خود را رنگ کنید و شبیه مشوید به یهودان.
و حسن بن جهم گفت: به خدمت امام رضاعلیه السلام رفتم، دیدم آن حضرت خضاب ریش به رنگ سیاه کرده بودند، پس فرمود: در خضاب کردن اجر عظیم هست و خود را ساختن، موجب زیادتی عفت زنان است و جمعی از زنان دست از عفت برداشتند به سبب این که شوهران ایشان خود را برای ایشان نمی آراستند. عرض کرد که به ما رسیده است که حنا، موی سفید را زیاد می کند، حضرت فرمود: موی سفید خود زیاد می شود بی حنا.
در حدیث دیگر منقول است: شخصی خدمت حضرت رسول صلیالله علیه وآله وسلم آمد، حضرت نظر کرد، دید موی سفید در ریش او به هم رسیده است، فرمود: این موی سفید نور است. پس فرمود: هرکه در اسلام یک موی سفید در ریش او به هم رسد، از برای او نوری باشد در قیامت. پس آن شخص به حنا خضاب کرد و به نزد آن حضرت آمد فرمود: هم نور است و هم اسلام. پس رفت و خضاب سیاه کرد و آمد، فرمود: نور است و اسلام است و ایمان است و محبوب می گرداند به سوی زنان و خوف و بیم می افکند در دل کافران.
در حدیث معتبر منقول است: گروهی به خدمت امام حسین علیه السلام آمدند، دیدند که آن حضرت به سیاهی خضاب کرده است. در این باب از آن حضرت سؤال کردند، دست را بر ریش خود گذاشته و فرمود: امر کرد رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم در یکی از چنگ ها که مسلمانان به سیاهی خضاب کنند تا باعث غلبه ایشان شود بر کافران.
در حدیث حسن منقول است: از حضرت صادق علیه السلام پرسیدند: خضاب سر و ریش آیا سنّت است؟ فرمود: بلی. امیر المؤمنین علیه السلام برای آن خضاب نمی فرمودند که رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم فرموده بود: یا علی! موی ریش تو از خون سرت خضاب خواهد شد، انتظار آن خضاب را می کشید. و امام حسین و امام محمّد باقرعلیهما السلام هر دو خضاب می کردند.
در حدیث دیگر منقول است: امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: من برای آن خضاب نمی کنم که هنوز صاحب عزایم در وفات جناب رسول صلی الله علیه وآله وسلم.
در احادیث بسیار منقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم خضاب میفرمودند.
در حدیث معثبر منقول است: حضرت صادق علیه السلام نظر کردند به مردی که از حمام بیرون آمده بود و دست هایش را حنا بسته بود. حضرت فرمود: آیا تو را خوش می آید که خدا تو را چنین خلق کند؟ گفت: نه واللَّه، ولیکن خبر به ما رسیده است هرکه داخل حمام شود باید که اثر حمام بر او دیده شود، یعنی حنا. حضرت فرمود: غلط فهمیده ای، بلکه مراد آن است که چون سلامت از حمام به در آید به شکر این نعمت، دو رکعت نماز بگذارد.
در حدیث حسن منقول است که حضرت صادق علیه السلام فرمود: از جمله علامات بدی که در آخرالزمان ظاهر شود آن است که آثار زنان در مردان فرزندان عباس ظاهر شود، و خضاب کنند و خود را مشاطگی کنند به روش زنان، و ظاهر آن است که مراد خضاب دست و پا باشد، زیرا خضاب سر و ریش سنّت است و از علامات مردان است.
در حدیث معتبر منقول است از آن حضرت: باکی نیست در حمام خلوق به دست و پابمالد به جهت ترک هایی که در دست به هم می رسد از بابت دوا، اما خوشم نمی آید که همیشه این کار کند. و خلوق بوی خوشی بوده است که زعفران داشته است و رنگ از آن در بدن می مانده است.
در حدیث دیگر از ابی الصبا منقول است: اثر حنا در دست امام محمّد باقرعلیه السلام دیدم، یعنی اثر ضعیفی که از حنا مالیدن بعد از دارو می ماند چنانچه بعد از این مذکور خواهد شد.
در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است: سزاوار نیست زن را، که دستش را ازخضاب خالی گذارد اگر چه بمالیدن حنا باشد، هرچند که پیر باشد. و فرمود: امر کرد رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم زنان شوهردار و بی شوهر را به خضاب، اماشوهردار برای شوهرش، اما بی شوهر برای آن که دستش به دست مردان نماند.
برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره