یا أباذر ان الله عز و جل یقول: انی لست کلام الحکیم أتقبل؛ و لکن همه و هواه. قان کان همه و هواه فی ما أحب و أرضی، جعلت صمته حمدا لی و وقارا و ان لم یتکلم.
یا أباذر ان الله تبارک و تعالی لا ینظر الی صورکم و لا الی أموالکم؛ و لکن ینظر الی قلوبکم و أعمالکم.
یا أباذر التقوی هیهنا. التقوی هیهنا - و أشار الی صدره.
ای ابوذر به درستی که خدای عزوجل می فرماید: به درستی که من سخن حکیم را قبول نمی کنم که به زبان، کلمات حکمت گوید و دلش از آنها نداشته باشد و به آنها عمل ننماید. ولیکن قصد او و خواهش او را قبول می کنم. اگر همت و خواهش او در چیزی است که من دوست می دارم و می پسندم، من خاموشی او را حمد خود می گردانم و به حمد خود قبول می کنم و وقار او می دانم هرچند سخن نگوید.
ای ابوذر به درستی که حق تعالی نظر نمی کند به صورتهای شما و نه به مالهای شما. ولیکن نظر می کند به دلهای شما و عملهای شما.
ای ابوذر تقوا در اینجاست. تقوا در اینجاست - و اشاره به سینه خود فرمودند.
بدان که مفاد این کلمات شریفه همان است که سابقا مکرر مذکور شده در تحقیق نیت و غیر آن، که اصل در ذکر و شکر و حمد و حکمت و معرفت و تقوا همه، آن امری است که در دل آدمی قرار می گیرد. و به محض زبان، حکمتی را بیان کردن که آدمی خود به آن متصف نباشد و دل از آن خبر نداشته باشد ریا و خودنمایی است و از برای خدا نیست و نفعی به حال او و دیگران هیچ یک نمی کند.
و اگر آدمی به آن کلمات حکمتی که تکلم به آنها می نماید متصف باشد و حالی او شده باشد، سخنش حکمت است و مردم منتفع می شوند؛ و خاموشیش حکمت است، و افعال و اطوارش همه واعظ مردم اند، و جمیع اعضا و جوارحش به زبان حال به حکمت گویایند، و از دلش چشمه های حکمت می جوشد و بر زبان و سایر اعضا و جوارحش جاری می شود و فیض آن چشمه ها به عالمیان می رسد و از دیدنش عالمی هدایت می یابند.
چنانچه در احادیت معتبره وارد شده است که: شما داعیان مردم باشید به راه خدا به غیر زبانهای خود؛ بلکه به اعمال خود که از برای خدا کنید مردم را راغب به خیرات گردانید.
و همچنین تفوای حقیقی آن است که از دل ناشی شود، و کمال ایمان و تصدیق به بزرگواری خدا و امور آخرت و نهایت درجه خوف و رجا موجب پرهیزکاری او شده باشد از برای خدا در آشکار و پنهان. و اگر خوف تشنیع خلق یا اغراض فاسده دنیا باعث ترک معاصی یا فعل طاعات گردد، آن محض شرک و ریاست نه پرهیزکاری و تقوا.
و حق تعالی تقوا را به دل نسبت داده است و فرموده است که: تعظیم شعائر الهی از تقوای دلهاست.
و چون مثل این سخنان مکرر به تفصیل مذکور شده است و بسط این سخن بسیار به طول می انجامد در این باب سخن را مجمل می گذاریم.
برگرفته از کتاب عین الحیات علامه مجلسی ره