مرحوم مجلسی رضوان الله علیه بعد از بیان روایت امام محمد باقر علیه السلام در خصوص حضور و عبور قرآن از میان صفوف آفریدگان بحث مفصلی میکند دربارۀ معنای این حدیث و بعداً بیانی دارد در تجسم و تکلم قرآن. و در کیفیت حضور و شهادت و تکلم قرآن در قیامت میگوید: سه احتمال داده شده است:
اول آنکه: قرآن به قسمی معانی خود و واقعیت خود را به انسان القاء میکند که انسان ادراک آن معانی و گفتگو را با قرآن میکند. و در سخن گفتن هیچ لزومی ندارد که کسی با زبان گوشتی سخن گوید؛ هر موجودی چنانچه بتواند مطالب خود را به انسان القاء کند همان کلام است. قرآن مجید و نماز و زکوة و روزه و حج و سائر اعمال که در آخرت با انسان تکلم میکنند؛ قسمی القاء معانی و حقائق خود را میکنند که انسان آن واقعیت ها را درک میکند؛ و اینست معنای تکلم قرآن.
دوم آنکه: قرآن در قیامت به صورت مثالی ظاهر میشود؛ و آن صورت، مثالِ حقیقتِ قرآن است و آن صورت مثالی با انسان تکلم میکند؛ پس سخنگو و متکلم، صورت مثالی مجسم شدۀ قرآن در آن عالَم است. همچنانکه اگر انسان بخواهد در دنیا از قرآن استفاده کند و آن حقائق و معانی را در خود بگیرد، خداوند میتواند افرادی از روحانیون و فرشتگان را که دارای قرآن هستند بگمارد تا قرآن را به انسان تعلیم کنند. این تکلم قرآن است در دنیا با انسان بوسیله فرشتگان یا ارواح روحانیه دیگر، و در قیامت تجسم صورت واقعی قرآنست متناسب با آن عالم و سخن گفتن و گفتگو داشتن متناسب با آن عالم.
سوم: همان مطلبی است که به برکات أئمه طاهرین بر من افاضه شده است و بواسطه آن بسیاری از غوامض أخبار و مشکلات احادیث واردۀ از معصومین علیهم السلام حل میشود.
مرحوم مجلسی رحِمهُ الله روایت سعد خفاف را اینگونه نتیجه گیری میکند که: حقیقت أمیرالمؤمنین را که در روز قیامت حرکت میکند انسان می بیند که حقیقت نماز آمده است؛ و حقاً حقیقت صلوة است، حقیقت زکوة است، حقیقت صوم است، حقیقت امر به معروف و نهی از منکر است، یعنی تمام امر به معروف هائی که در دنیا صورت میگیرد هر کدام شبهه ای دارد، یک رنگی دارد؛ در هزار امر به معروفی که تحقق می یابد آنکه صد در صد لِله و فی الله و مِنَ الله و إلَی الله باشد و هیچ شائبه دخالت نفس نداشته باشد و انسان روحیه اش ملکه امر به معروف و نهی از منکر باشد، این میشود همان مقام امام که بالاتر از آن مقامی نمیتوان تصور کرد. و بنابراین بسیاری از أخبار غامضه بدین بیان راه حل خود را پیدا میکنند، و حقاً این بیان مرحوم علامه مجلسی بسیار پسندیده و شایان تقدیر است. و همچنانکه ائمه علیهم السلام زکوة اند و نمازند و حج و صوم و جهادند و قرآنند، روایاتی که دلالت دارد بر آنکه دشمنان ما فحشاء و منکرند و فساد و ظلماتند، به همین قیاس و مقارنه تکوینیه با این آیات مبارکات قرآن معنایش روشن میشود؛ چون بالاخره فحشاء حقیقتی دارد و در میان مردم پخش شده است. بعضی از افراد مرکز فحشاء هستند و از آنها فحشاء به خارج سرایت میکند، و به زبان قرآن آنها وَقُود آتش هستند، یعنی آتش گیرانه جهنم هستند که جهنم از وجود آنها ظهور می یابد؛ آن میشود مرکز فحشاء و مرکز منکر و محور تاریکی و ظلمت.
منابع:
معادشناسی 7، صفحه 304 و 298-296