مرحوم علامه مجلسى عليه الرحمه گفته است :
در ايام جوانى سخت علاقه داشتم به فراگرفتن انواع علوم و مى خواستم از همه فنون بهره اى داشته باشم به فضل خداوند سبحان موفق شدم و اطلاع بر آن علوم يافتم تا آنكه دامنم از علوم گوناگون پر شد.
از هر چشمه جرعه اى گوارا نوشيدم و از هر خوانى و خرمنى لقمه اى لذيذ برداشتم ، در اين ميان به نتيجه دانشها نگران شدم و مطالعه كردم .
انديشيدم در آنچه براى روز رستاخيز سودمند است و وسيله رشد و هدايت انسان است ، به لطف پروردگارم و الهام خداوندم به اين نتيجه رسيدم ، كه اگر علم و دانش از منبع زلالى نجوشد، عطش انسان را بر طرف نمى سازد و چاره اى نيست جز آنكه از منابع وحى الهام گرفته شود همچنانكه حكمت وقتى از رهبران دين كه عقلاى بشريتند گرفته نشود گوارا نيست ، تمام علوم را در كتاب خداى عزيز كه به هيچ وجه و هيچگاه باطلى به آن راه ندارد و در اخبار اهل بيت عصمت و طهارت كه خزينه علم و مخزون و ترجمان وحى مكنون خداوند يافتم و باور كردم كه عقول بندگان براى استنباط و درك معانى بلند قرآن كفايت نمى كند و جز پيغمبر و ائمه دين كه خداوند آنها را برگزيده و پيك وحى الهى در خانه آنان فرود آمده كسى به آن احاطه كامل پيدا نمى كند.
لذا يكباره ترك گفتم آنچه را كه زمانى در راه آموختنش عمر صرف كردم ، با اينكه آن علوم در زمان من رايج و مشتريهايش فراوان بودند، به علمى روى آوردم كه در سراى ديگر مرا نفع بخشد با اينكه در اين عصر بازار آن كساد و مشترى بسيار كم است ، از ميان همه علوم جستجوى و فحص از اخبار آل محمد صلى الله عليه و آله را براى كار و پيشرفت خود برگزيدم ، در دقت آنها را از نظر گذراندم ، به جان خودم سوگند اخبار و آثار خاندان پيغمبر اكرم را كشتى نجاتى يافتم كه پر است از خوشبختيها و نيك فرجاميها...
به هيچ حكمتى برنخوردم جز آنكه گزيده آن را در گفتار و اخبار ائمه دين ديدم و به حقيقتى دست نيافتم مگر اينكه اصل آن را در آنجا يافتم بعد از مطالعه و تحقيق كتب متدواله و مشهور و احاطه بر آنها به تتبع در اصول معتبره گمنام پرداختم همان اصول و كتابهايى كه در اعصار گذشته به واسطه سلطه پادشاهان مخالف شيعه و پيشوايان گمراه و يا به علت رواج علوم باطله در ميان نادانهاى مدعيان فضل و كمال ... و در تطاول ايام فراموش گشته بودند...
زيرا اخبار و آثار خاندان پيغمبر صلى الله عليه و آله از هر علم و فن ديگر جامع تر و كاملتر است ، لذا براى تاءمين اين منظور در شرق و غرب به جستجوى آن كوشيدم و نزد هر كس گمان بردم حديثى است براى به دست آوردن آن اصرار ورزيدم ... چون در آنها دقت نمودم ديدم مشتمل بر فوائد زيادى است ...
(تا اينكه مى فرمايد):
آن را بحار الانوار و جامع گوهرهاى اخبار ائمه اطهار ناميدم
از خداوند سبحان اميدوارش دارد كه اين كتاب تا موقع قيام قيام قائم آل محمد صلى الله عليه و آله باقى داشته و آن را مرجع دانشمندان و مصدر دانشجويان علوم ائمه دين قرار دهد و على رغم دماغ ملحدان پست و فرومايه پاينده بدارد... (1)
مرحوم سيد نعمت الله جزائرى گفته است :
چون علامه مجلسى (ره ) خواست بحار الانوار را تاءليف كند در جستجوى كتب قديمه سعى و كوشش زياد مى كرد، وقتى خبردار شد كه كتاب مدينه المعاجز شيخ صدوق در بعض بلاد يمن يافت مى شود و اين خبر به سلطان زمان او رسيد اميرى از اركان دولت خود را به سوى پادشاه يمن با هدايا و تحف بسيار براى خصوص تحصيل اين كتاب فرستاد.
و سلطان آن وقت وقف كرده بود بعض املاك خاصه خود را بر كتاب بحارالانوار كه از غله آن استنساخ بحار كنند و وقف بر طلبه علوم كنند. (2)
پي نوشت :
1-بحار الانوار چاپ جديد جلد 1 صفحه 2 الى 6 و مقدمه بحار چاپ كمپانى نقل از كارنامه مجلسى نوشته عطائى خراسانى با تلخيص .
2-فوائد الرضويه ، ص 257.
منابع:
كتاب مردان علم در ميدان عمل ، جلد 5 نوشته سيد نعمت الله حسيني