فصل هشتم:سایر آداب مجالست و حقوق اصحاب مجالس بر یکدیگر

از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: نیکو مجاورت کن با کسی که با تو مجاورت کند تا مؤمن باشی و نیکو مصاحبت کن با مصاحبان خود تا مسلمان باشی.

و از مفضل منقول است: به خدمت حضرت صادق علیه السلام رفتم. فرمود: چه کسی مصاحب تو بود در راه؟ گفتم که شخصی از برادران مؤمن. فرمود: چه شد؟ گفتم که تا داخل مدینه شده ام جایش را نمی دانم. فرمود: مگر نمی دانی که، کسی که چهل گام با کسی مصاحبت کرد حق تعالی از حق او سؤال می کند در قیامت.

از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: همین عیب بس است آدمی را که از عیب مردم چیزی ببیند که از خود چشم پوشد و مردم را سرزنش کند بر چیزی که خود ترک آن نتوان کرد و آزار کند همنشین خود را به چیزی که نفعی به او ندهد.

امام محمّد باقرعلیه السلام فرمود: مردم یا مؤمنند یا جاهل، پس مؤمن را آزار نباید کرد و با جاهل بی خردی نباید کرد و اگر نه مثل او خواهی بود.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: از ما نیست کسی که نیکو مصاحبت نکند با مصاحبان خود و نیکو رفاقت نکند با رفیقان خود و نیکو نمک خوارگی نکند با کسی که با او مهربانی کند.

از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: با منافق به زبان خوش سازگار بکن و محبت قلبی خود را خالص گردان برای مؤمنان و اگر یهودی با تو همنشینی کند نیکو مجالست کن با او.

حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود:مهربانی کن با مردم تا تو را دوست دارند.

در حدیث دیگر فرمود: سه چیز است که محبت آدمی را برای برادر مسلمانش صاف و خالص می گرداند؛ اوّل: آن که چون با او برخورد به خوش رویی و خوشحالی او را ملاقات کند. دوم: آن که چا برای او بگشاید چون نزد او نشیند. سوم: آن که به هر نامی که دوست تر می دارد او را بخواند.

و فرمود: اظهار دوستی و مهربانی با مردم کردن نصف عقل است.

و در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است: چون کسی را دوست داری دوستی خود را با او اظهار کن که بیشتر باعث ثبات محبت می شود میان شما.

در حدیث صحیح دیگر فرمود: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم قسمت می کردند نظر کردن های خود را میان اصحاب خود که به یکی بیشتر از دیگری نظر نمی کردند و هرگز در حضور اصحاب خود پا دراز نمی کردند.

در حدیث صحیح از امام موسی علیه السلام منقول است: چون کسی حاضر باشد او را به کنیه بخوان و چون غایب باشد نامش را بگو. و در میان عجم القاب به جای کنیه است، مثل آخوند و میرزا و آقا و نواب و امثال این ها.

از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: چون کسی برادر مسلمان خود را دوست دارد باید نامش را و نام پدر و قبیله و خویشانش را بپرسد از او که این از جمله حقوق لازمه برادری و دوستی است و اگر نه آن آشنایی احمقان خواهد بود.

در حدیث دیگر فرمود: عجز سه چیز است؛ یکم: آن که شخصی برای کسی طعامی مهیاکند او خلف وعده کند و نرود و طعام او را نخورد. دوم: آن که شخصی با کسی مصاحبت و همنشینی کند و معلوم نکند که کیست و از کجاست تا از او جدا شود. سوم: آن که کسی با زن خود جماع کند و پیش از آن که زن آب بدهد او آب بدهد، بلکه می باید به تأنّی بکند و مکت کند تا هر دو با هم آب بدهند.

از امام موسی علیه السلام منقول است: بسیار پرده از میان خود و برادر مؤمن خود برمدار که باعث برطرف شدن حیا است.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هرکه از روی برادر مؤمن کاهی یا خاشاکی یا کثافتی بردارد، حق تعالی ده حسنه در نامه عملش بنویسد، و هرکه تبسم کند در روی برادر مؤمن، حق تعالی برای او حسنه بنویسد.

از امیر المؤمنین علیه السلام منقول است: هرکه خاشاکی یا مانند آن از برادر مؤمن بردارد، او در برابر آن عمل بگوید: «اَمَاطَ اللَّهُ عَنْکَ ما تَکْرَهُ»؛ یعنی خدا دور کند آنچه را نمی خواهی.

در حدیث دیگرمنقول است: حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم نهی فرمود از آن که کسی بگوید به کسی که: «لا وَحَیوتُکَ وَحَیوهُ فُلانٍ»؛ چنانچه در فارسی می گویند که به جان تو و جان فلانی.

در حدیث دیگر فرمود: بدترین امت من جماعتی اند که مردم ایشان را گرامی می دارند از ترس بدی ایشان، به درستی که از من نیست هرکه چنین باشد.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: وَلدالزنا را چند علامت است؛ اوّل: دشمنی اهل بیت رسالت «صلوات اللَّه علیهم». دوم: آن که مایل است به آن حرامی که از آن خلق شده است. سوم: آن که دین را خفیف و سبک شمارد. چهارم: آن که مردم را در حضور ایشان آزار می کند و هیچ کس با مردمِ بد برنمی خورَد و آزار ایشان نمی کند مگر آن که یا وَلد الزنا است یا مادرش در حیض به او حامله شده است.

از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: زینهار که منازعه با مردم نکنید که کرامت را می برد و مروت را برطرف می کند و پیوسته جبرئیل مرا نهی می کرد از مجادله با مردم کردن، چنانچه نهی می کرد از شراب خوردن و بت پرستیدن.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: کینه مؤمن در همان محل می باشد که نشسته است، چون از برادرش جدا شود دیگردر دلش کینه نمی ماند و کینه کافر در تمام عمر می باشد.

از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: شخصی به خدمت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم آمد و گفت: مرا وصیتی بفرما. حضرت فرمود: ملاقات کن برادر خود را با روی گشاده.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: حدّ نیکی خلق آن است که مهربانی کنی و سخنت را نیکو کنی و با مردم به روی خوش برخوری.

حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم فرمود: خوشحال و خوش رو با مردم برخوردن کینه را می برد.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: سه چیز است که از مکارم دنیاو آخرت است؛ آن که عفو کنی از کسی که بر تو ظلم کند و پیوند کنی با کسی که از تو ببُرد و حِلم کنی با کسی که با تو بی خردی کند.

در حدیث دیگر فرمود: هر که خشمی را فرو خورد، خدا عزت او را در دنیا و آخرت زیاده گرداند

از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: هرکه خشمی را فرو خورد و قادر باشد که آن را به عمل آورد حق تعالی دلش را از ایمنی و ایمان پر کند در روز قیامت.

 

برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره

خواندن 4858 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.