بدان که علاج تکبر به چند چیز می شود:
اول: به تفکر در دنائت اصل خود و عاقبت خود، و خست احوال و تزلزل بنیان بدن، و عدم اعتماد بر حیات و در معرض فنا و نیستی بودن، و تأمل در بدیها و صفات ذمیمه و ناتوانی و جهل و نادانی خود می شود.
چنانچه به سند معتبر از حضرت امام محمد باقر صلوات الله علیه منقول است که: عجب دارم از متکبر فخر کننده، و حال آن که از نطفه خلق شده است و در آخر، جیفه و مردار گندیده می شود. و این در میان این دو حال نمی داند که با او چه می کنند، و چه بر سر او می آید.
و به سند معتبر از حضرت امیر المؤمنین صلوات الله علیه منقول است که: عجب دارم از فرزند آدم که اولش نطفه است و آخرش مردار گندیده، و در میان این دو حال ظرف بَول و غایط است، و با این حال تکبر میکنند.
دویم: به ممارست امری جند که موجب ملکه تواضع است، مثل پس نشستن در مجالس، و صحبت داشتن با فقرا و مساکین، و ترک صحبت اغنیا، و مرتکب کارهایی شدن که منافی تکبر است.
چنانچه منقول است که: کسی که از کبر ترسد، با خادم خود چیزی بخورد و گوسفند را به دست خود بدوشد.
و به سند معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است که: هر که گریبان خود را پینه کند، و بر نعلین خود پینه زند، و چیزی که از بازار خرد خود به خانه برد، از کبر ایمن می شود.
سیم: تفکر در این است که تکبر نتیجه خلاف مقصود آدمی می دهد. زیرا که در تکبر عزت، مطلوب می باشد. و به خبر مخبر صادق و به تجربه معلوم است که متکبران در دنیا و آخرت ذلیلترین خلق اند، و متواضعان عزیزترین خلق اند. و ایضا تفکر نماید در اطوار پیشوایان دین که چگونه تواضع و شکستگی می نموده اند، و متذکر شود احادیثی را که در مذمت تکبر وارد شده است. و برخی از این سخن در باب تواضع مذکور شد.
برگرفته از کتاب عین الحیات علامه مجلسی ره