چاپ کردن این صفحه

فصل هشتم:معالجه خنازیر و فروح وجروح و ثالول و ثبود و خوره وپیسی و بَهَق و امثال این ها

از علی بن نعمان منقول است: به امام رضاعلیه السلام عرض کردم که ثالول بسیاری در بدنم به هم رسیده است، به این سبب غمگین شدم. حضرت فرمود: از برای هر ثالول هفت جو بگیر و بر هر جویی هفت نوبت «اِذا وَقَعتِ الواقَعه» بخوان تا «فَکانَتْ هَباءً مَنْبَثّاً» و هفت نوبت بخوان: «وَیَسْئلوُنَکَ عَنِ الْجِبالِ فَقُلْ یَنْسِفُها رَبّی نَسَفاً فَیَذَرُها قاعاً صَفْصَفاً لا تَری فیها عِوَجاً وَلا اَمْتاً» [طه / آیه 107 - 105]؛ پس هر جویی را یک نوبت بر هر ثالولی بمال و مجموع جوها را در پارچه نوی ببند و سنگی بر آن ببند، در چاهی بینداز، و بهتر آن است که این کار را در تحت الشعاع بکنی. راوی گفت: چنین کردم، بعد از یک هفته همه برطرف شده بود.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: دست بر ثالول بمال و سه نوبت این دعا را بخوان: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ بِسْمِ اللَّهِ وَبِاللَّهِ مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَآلِهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوّهَ اِلّا بِاللَّهِ الْعَلیِّ الْعَظیمِ اَللَّهُمَّ امْحُ عَنّی ما اَجِدُ».

در حدیث معتبر از امام رضاعلیه السلام منقول است که فرمود: دختری در خانه ما خنازیر در گردنش به هم رسید، شخصی در خواب به من گفت: بگو این دعا را مکرّر بخواند: «یا رَؤُفُ یا رَحیمُ یا رَبِّ یا سَیِّدِی».

در حدیث دیگر منقول است: شخصی به حضرت صادق علیه السلام عرض کرد که گنده ماده در بدن من ظاهر شده است. فرمود: سه روز روزه بدار و در روز چهارم در وقت زوال، غسل بکن و به صحرا یا بام بلندی برو و چهار رکعت نماز بگزار، به هر سوره ای که خواهی، و تا توانی سعی کن در گریه و تضرّع و حضور قلب، و چون از نماز قارغ شوی، جامه های خود را بینداز و جامه کهنه پاکیزه به طریق لنگ بر خود ببند، بر خاک به سجده برو و پهلوی راست خود را بر خاک بگذار و با زاری و خشوع بگو: «یا واحِدُ یا اَحَدُ یا کَریمُ یا جَبّارُ یا قَرِیبُ یا مُجیبُ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاکْشِفْ ما بی مِنْ مَرَضٍ وَاَلْبِسْنِی الْعافِیَهَ الشّافِیَهَ فِی الدُّنْیا وَالاخِرَهِ وَامْنُنْ عَلَیَّ بِتَمامِ النِّعْمَهِ وَاَذْهِبْ ما بی فَقَدْ اذانی وَغَمَّنی». و فرمود: وقتی نفع می کند که خاطرت مطمئن باشد و صاحب یقین باشی که تأثیر می کند. آن شخص چنین کرد به زودی عافیت یافت.

در حدیث دیگر فرمود: هر ورمی که در بدن به هم رسد و ترسی که به حال بدی منتهی شود، در وقتی که وضو داری برای نماز واجب پیش از نماز برای آن ورم بخوان این آیات را: «لَو اَنْزَلْنا هذَا القُرآنَ عَلی جَبَلٍ لَرَأیْتَهُ خاشِعاً مُتَصَدِّعاً مِنْ خَشْیَهِ اللَّهِ تا آخر سوره» [حشر / آیه 21 تا پایان سوره ، که اگر چنین کنی آن ورم ساکن شود. در کتاب مکارم الاخلاق این شکل را برای دفع آبله و کم بیرون آوردن نقل کرده است. بهتر آن است که به ترتیب عدد بنویسند.

16 3 2 13

5 15 11 8

9 6 7 12

4 15 14 1

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: برای ثبور و دمل های ریزه که در بدن بیرون می‌آید، در اوّل که اثرش ظاهر شود، انگشت شهادت بر دورش بگرداند و هفت مرتبه بگوید: «لا اِلهَ اِلَّا اللَّهُ الْحَلیمُ الْکَریمُ». در مرتبه هفتم انگشت را بر روی آن به قوّت بگذارد.

در روایت دیگرفرمود: این دمل ها و ثبور، اکثرش از خون فاسدی است که در وقت طغیان آن از بدن بیرون نمی کنند، پس کسی که در او این ها حادث شود، چون به رختخواب رود بگوید: «اَعُوذُ بِوَجْهِ اللَّهِ الْعَظیمِ وَکَلِماتِهِ التّامّاتِ الَّتی لا یُجاوِزُهُنَّ بِرٌّ وَلا فاجِرٌ مِنْ شَرِّ کُلِّ ذی شَرٍّ» تا از این ها و سایر دردها عافیت یابد.

در روایت دیگر منقول است: برای کری و دمل و قوبا این آیات را بخواند و بنویسد و با خود نگاه دارد: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ وَمَثَلُ کَلِمَهٍ خَبیثَهٍ کَشَجَرَهٍ خَبیثَهٍ اجْتُثَّتْ مِنْ فَوْقِ الْاَرْضِ مالَها مِنْ قَرارٍ، مِنْها خَلَقْناکُمْ وَفیها نُعیدُکُمْ وَمِنْها نُخْرِجُکُمْ تارَهً اُخْری اللَّهُ اَکْبَرُ وَاَنْتَ لا تَکْبُرُ وَاللَّهُ یَبْقی وَاَنْتَ لا تَبْقی وَاللَّهُ عَلی کُلِّ شَئٍ قَدیرٌ».

در حدیث معتبر منقول است: یونس بن عماد شکایت کرد به حضرت صادق علیه السلام از پیسی که در روی او به هم رسیده بود. حضرت فرمود: چون ثلث آخر شب شود وضو بساز و به نماز شب برخیز و در سجده آخر دو رکعت اوّل نماز، این دعا بخوان: «یا عَلِیُّ یا عَظیمُ، یا رَحْمنُ یا رَحیمُ، یا سامِعَ الدَّعَواتِ، یا مُعْطِیَ الْخَیْراتِ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاَعْطِنی مِنْ خَیْرِ الدُّنیا وَالاخِرَهِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَاصْرِفْ عَنّی مِنْ شَرِّ الدُّنْیا وَالاخِرَهِ ما اَنْتَ اَهْلُهُ، وَأذْهِبْ عَنّی هذَا الْوَجَعَ» و نام آن آزار را ببر، «فَاِنَّهُ قَدْ غاظَنی وَاَحزَنَنی»، و مبالغه در تضرع و دعابکن. راوی گفت: چنان کردم و هنوز په کوفه نرسیده بودم که آن پیسی از من برطرف شد.

در روایت دیگر منقول است: اسحق بن اسمعیل و غیر او از همین علت به آن حضرت شکایت کردند. فرمود: وضو بسازید و دو رکعت نماز بکنید، حمد و ثنای الهی به جا آورید و صلوات بر محمّد و اهل بیت او بفرستید، بگویید: «یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ یا اَللَّهُ، یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ یا رَحْمنُ، یا رَحیمُ یا رَحیمُ یا رَحیمُ، یا واحِدُ یا واحِدُ یا واحِدُ، یا اَحَدُ یا اَحَدُ یا اَحَدُ، یا صَمَدُ یا صَمَدُ یا صَمَدُ، یا اَرْحَمَ الرَّاحِمینَ، یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ یا اَقْدَرَ الْقادِرینَ، یا رَبَّ الْعالَمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ یا رَبَّ الْعالَمینَ، یا سامِعَ الدَّعَواتِ، یا مُنزِّلَ الْبَرَکاتِ، یا مُعْطِیَ الْخَیْراتِ، صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ، وَاَعْطِنی خَیْرَ الدُّنْیا وَالاخِرَهِ، وَاصْرِفْ عَنّی شَرَّ الدُّنْیا وَالاخِرَهِ، وَاَذْهِبْ ما بی فَقَدْ غاظَنِی اْلاَمْرُ وَاَحْزَنَنی».

در روایت دیگر فرمود: سوره یس را با عسل بنویس و بشوی و بخور تا برطرف شود.

در روایت دیگر فرمود: سوره انعام را با عسل در ظرفی بنویس و به آب بشوی و بخور. و در مکارم الاخلاق مذکور است، که برای پیسی و خوره این آیات را بنویس و بشوی و بخور و با خود نگاه دار: «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحیمِ، یَمْحُو اللَّهُ ما یَشاءُ وَیُثْبِتُ وَعِنْدَهُ اُمُّ الْکِتابِ، الْحَمْدُ للَّهِ فاطِرِ السَّمواتِ وَالْارْضِ جاعِلِ الْمَلائکَهِ رُسُلاً اوُلِی اَجْنِحَهٍ مَثْنی وَثُلاثَ وَرُباعَ، بِاسْمِ فُلانِ بْنِ فُلانٍ» و نام او و مادرش را بنویسد.

از برای بَهَق بر آن موضع بنویسد: «وَاِنْ مِنْ شَیْ ءٍ اِلّا عِنْدَنا خَزائِنُهُ وَما نُنَزِّلُهُ اِلّا بِقَدَرٍ مَعْلُومٍ، هَلْ یَسْمَعُونَکُمْ اِذْ تَدْعُونَ او یُنْفَعُونَکُمْ او یَضرُّونَ».

در روایتی منقول است: امام محمّد باقرعلیه السلام برای صاحب جراحتی فرمود: قدری از قیر تازه بگیر و همان قدر از پیه بُز، و هر دو را بر سبوی تازه بمال و بر روی آتش نرم بگذار، از ما بین وقت ظهر تا وقت نماز عصر پس پاره ای کتان کهنه بگیر و آن قیر را بر آن طلا کن و به روی جراحت بگذار، و اگر جراحت سوراخی داشته باشد کتان را فتیله کن و به قیر آلوده کن و در جراحت بگذار.

در حدیث معتبر منقول است: خراجی در بدن متوکل بیرون آمده بود که مشرف بر هلاک شد، و اطبا جرأت نمی کردند نیشتر بزنند. فتح بن خاقان وزیر متوکل به خدمت امام علی نقی علیه السلام فرستاد و حال متوکل را عرض کرد. حضرت فرمود: سرگین گوسفند که در زیر دست و پای گوسفندان سرشته می شود بگیرید و با گلاب مخلوط کنید و بر آن خراج بگذارید. جون این خبر رسید، اطبا خندیدند که این چه فایده می کند! وزیر متوکل گفت: آن حضرت داناترین خلق است. آنچه فرموده است باید کرد. پس آنچه فرموده بود به عمل آوردند و دردش ساکن شد و به خواب رفت، پس آن خراج گشوده شد و چرک بسیار دفع شد و شفا یافت.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: چغندر را با گوشت گاو پختن و خوردن، پیسی را برطرف می کند.

در حدیث دیگرمنقول است: شخصی شکایت کرد به آن حضرت از پیسی و بهق، فرمود: حمام رو و حنا را با نوره مخلوط کن و بر آن موضع بمال که دیگر نخواهی دید اثر آن را.

از امام موسی علیه السلام منقول است: گوشت گاو، خوره و پیسی را زایل می‌کند.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هیچ چیز برای پیسی نافع تر نیست از تربت امام حسین علیه السلام، با آب باران بخور و بر آن موضع بمال. فرمود: موی بینی امان است از خوره، و تربت حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم خوره را زایل می کند. فرمود:از کسی که خوره یا پیسی داشته باشد بگریزید و پر نظر به ایشان مکنید و با ایشان معاشرت ننمایید، که سرایت می کند.

امیر المؤمنین علیه السلام فرمود: در هر جمعه شارب گرفتن امان می دهد از خوره. و از امام موسی علیه السلام منقول است: هیچ کس نیست مگرآن که رگ خوره در بدن او هست، و آن را می گدازد خوردن شلغم.

در حدیث دیگر منقول است: شخصی به آن حضرت عرض کرد که ماده طاعون در بدن من ظاهر شده است. فرمود: سیب بخورد. آن شخص خورد، عافیت یافت.

 

برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره

خواندن 6906 دفعه

آخرین‌ها از مدیر سایت