فصل پنجم:قضای حاجت مؤمنان و سعی نمودن در کارهای ایشان و شاد گردانیدن ایشان

در حدیث صحیح از حضرت رسول صلی الله علیه وآله وسلم منقول است: هرکه مؤمنی را شاد گرداند، مرا شاد گردانیده است و هرکه مرا شاد گرداند خدا را خشنود گردانیده است.

در حدیث معتبر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: تبسّم کردن در روی برادر مؤمن، حسنه است و خاشاکی از او برداشتن حسنه است. هیچ عبادتی را خدا دوست تر نمی‌دارد از شاد گردانیدن مؤمن.

در حدیث دیگر فرمود: حق تعالی خطاب فرمود به حضرت موسی علیه السلام: به درستی که مرا بندگانی هستند که بهشت را برای ایشان مباح می کنم، ایشان را حاکم می گردانم در بهشت. حضرت موسی گفت: پروردگارا! کیستند ایشان؟ فرمود: کسی که سروری بر قلب مؤمنی داخل کند. پس حضرت موسی علیه السلام فرمود: مؤمنی در مملکت پادشاه جباری بود، و آن پادشاه در مقام آزار او بود از او گریخت و به شهر کفار رفت و پناه به کافری برد، آن کافر او را جا داد و مهربانی و ضیافت کرد، چون وقت مرگ آن کافر شد حق تعالی به او وحی فرمود: به عزّت و جلال خود سوگند می خورم که اگر تو را در بهشت جای می بود هر آینه تو را به بهشت در می آوردم ولیکن بهشت حرام است بر کسی که کافر بمیرد. پس خطاب نمود به آتش جهنّم که او را بترسان اما مسوزان. و امر فرمود که در اوّل و آخر روز برای او روزی ببرند.

به سند حسن از حضرت صادق علیه السلام منقول است: حق تعالی وحی نمود به حضرت داوود علیه السلام که بنده ای از بندگان من یک حسنه به نزد من می آورد، بهشت را بر او مباح می گردانم. حضرت داوود پرسید که آن حسنه کدام است؟ فرمود: بر فلب بنده مؤمن خوشحالی داخل گرداند اگر چه به یک دانه خرماباشد. داوود گفت: پروردگارا! سزاوار است کسی که تو را بشناسد قطع امید خود از تو نکند.

در حدیث دیگر فرمود: کسی که مؤمنی را شاد گرداند نه تنها او را شاد گردانیده است بلکه حضرت رسول خداصلی الله علیه وآله وسلم را شاد گردانیده است.

در احادیث معتبره از آن حضرت منقول است: چون مؤمن از قبر بیرون می آید با او شخصی بیرون می آید و می گوید: بشارت باد تو را به کرامت از جانب خدا و خوشحالی. پس مؤمن به او می گوید که خدا تو را بشارت به نیکی بدهد. پس با او می باشد و به هر هولی که می گذرد می گوید که این از تو نیست و به هر نیکی که می گذرد می گوید که این از تو است.و پیوسته او را چنین بشارت می دهد تا آن که به مقام حساب آید، پس چون امر کنند که او را به بهشت برند به او می گوید، که بشارت باد تو را که خدا امر فرمود تو را به بهشت برند. مؤمن می گوید که تو کیستی که از قبر تا اینجا مرا بشارت دادی و مونس من بودی و از جانب خدا به من خبر رسانیدی؟ گوید که منم آن شادی که در دل برادر مؤمن خود داخل کردی در دنیا، خدا مرا از آن خلق کرده است که بشارت دهنده تو و در تنهایی مونس تو باشم.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه مؤمنی را شاد گرداند، حق تعالی هزار هزار حسنه برای او بنویسد.

در حدیث معتبر دیگر فرمود:هرکه یک حاچت برای برادر مؤمن خود برآورد حق تعالی در قیامت صد هزار حاجت او را برآورد، که یکی از آن ها بهشت باشد و دیگری آن که خویشان و آشنایان خود را داخل بهشت کند، اگر ناصبی نباشند.

در حدیث دیگر فرمود: برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از هزار بنده آزاد کردن و هزار اسب در راه خدا به جنگ فرستادن.

در حدیث دیگر فرمود که، بهتر است از بیست حجّ که در هر حجّی صاحبش صد هزار درهم صرف کند.

در حدیث معتبر از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: یک حج بهتر است از هفتاد بنده آزاد کردن و خرج کشیدن و نفقه دادن اهل یک خانه از مسلمانان که ایشان را سیر کند و بپوشاند و روی ایشان را از سؤال کردن حفظ کند، بهتر است از هفتاد حج.

در حدیث حسن از امام جعفر صادق علیه السلام منقول است: هرکه هفت شوط طواف در دور خانه کعبه بکند حق تعالی برای او شش هزار حسنه بنویسد، شش هزار گناه محو کند، شش هزار درجه برای او بلند کند، و شش هزار حاجت او را برآورد، برآوردن حاجت مؤمن بهتر است از ده طواف.

در حدیث دیگر فرمود: هر مسلمانی که حاجت مسلمانی را برآورد، حق تعالی او را ندا کند که ثواب تو بر من است و راضی نمی شوم برای تو به غیر از بهشت.

در حدیث دیگر فرمود: چون کسی برای برآوردن حاجت مؤمن راه رود، حق تعالی دو ملک را موکّل گرداند از جانب راست و چپش که برای او استغفار کنند، دعا کنند که حاجتش برآورده شود.

در حدیت معتبر از جناب موسی بن جعفرعلیه السلام منقول است: هرکه برادر مؤمن او به نزد او بیاید برای حاجتی، آن رحمتی است که خدا به سوی او فرستاده است، اکر قبول کرد پس پیوند کرده است دوستی او را به دوستی ما، و دوستی ما به دوستی حق تعالی موصول است، اگر او را رد کرد و او قادر بود که حاجتش را برآورد حق تعالی بر او مسلط گرداند در قبر ماری از آتش که او را بگزد تا روز قیامت، خواه در قیامت خدا او را بیامرزد خواه عذاب کند.

از امام محمّد باقرعلیه السلام منقول است: مؤمنی که برادر مؤمنش حاجتی به نزد او بیاورد و او قادر نباشد بر برآوردن حاجت او، دلش غمگین شود به سبب این، خدا بهشت را بر او واجب گرداند.

از حضرت صادق علیه السلام منقول است: مؤمنی که در حاجت برادر مؤمن خود راه رود، ده حسنه برای او نوشته شود و ده گناه از او محو شود و ده درجه در بهشت برای او بلند شود، برابر ده بنده آزاد کردن باشد و بهتر باشد از اعتکاف یک ماه در مسجد الحرام.

از امام رضاعلیه السلام منقول است: خدا را بندگانی هست که سعی می کنند در حاجت مردم؛ ایشان ایمن هستند در روز قیامت، و هرکه دل مؤمنی را شاد کند حق تعالی روز قیامت دل او را شاد کند.

امام محمّد باقرعلیه السلام فرمود: هرکه راه رود برای برآوردن حاجت برادر مسلمان، خدا هفتاد و پنج هزار ملک را بفرستد که او را سایه کنند، به هر قدمی برای او حسنه ای بنویسند، و گناه او را محو کنند و درجه او را بلند کنند، جون از کارسازی او فارغ شود، ثواب حج و عمره در نامه عملش بنویسند.

حضرت صادق علیه السلام فرمود: چون راه روم در حاجت برادر مسلمان دوست تر می دارم از آزاد کردن هزار بنده، هزار کس را بر اسبان، زین و لجام کرده سوار کنم و به جهاد بفرستم.

در حدیث دیگر فرمود: هرکس سعی کند، راه رود در حاجت برادر مسلمان خود از برای رضای خدای، حق تعالی برای او هزار هزار حسنه بنویسد که به سبب آن ها خویشان و آشنایان و همسایگان او را بیامرزد و بیامرزد هرکه را به او نیکی کرده باشد. در قیامت به او خطاب رسد که داخل جهنّم شو و هرکه در دنیابه تو نیکی کرده است او را از جهنّم بیرون آور و داخل بهشت کن مگر آن که دشمن اهل بیت رسول علیهم السلام باشد.

فرمود: حق تعالی فرموده است که خلایق عیال منند، محبوب ترین ایشان نزد من کسی است که به ایشان مهربان تر باشد، سعی در برآوردن حاجت ایشان بیشتر کند.

فرمود:هرکه به فریاد رسد برادر مؤمن غمگین مضطر خود را در هنگام شدت و سختی، پس غم او را بردارد، و حاجت او را برآورد، حق تعالی واجب گرداند برای او هفتاد و دو رحمت که یکی را در دنیا به او بدهد که کارهای دنیای او به آن ساخته شود و هفتاد و یک رحمت را برای او ذخیره کند برای ترس ها و شدت های روز قیامت.

فرمود: هرکه غمی از مؤمنی بردارد، حق تعالی غم های آخرت را از او بردارد، چون از قبر بیرون آید دلش مطمئن و شاد باشد. و هرکه مؤمنی را طعام دهد او را از میوه های بهشت طعام دهد و هرکه مؤمنی را آب دهد حق تعالی از شراب سر به مهر بهشت او را آب دهد.

در حدیث دیگر فرمود: هرکه غمی از مؤمنی بردارد حق تعالی حاجت دنیا و آخرت او را برآورد. هرکه عیب مؤمنی را بپوشاند حق تعالی هفتاد عیب از عیب های دنیا و آخرت او را بپوشاند، تا مؤمن در یاری برادر مؤمن است، خدا یاور او است.

در حدیث معتبراز حضرت علی بن الحسین علیه السلام منقول است: هرکه حاجت برادر مؤمن خود را برآورد حق تعالی صد حاجت او را برآورد که یکی بهشت باشد، و هرکه غمی از مؤمنی بردارد حق تعالی غم های آخرت او را بردارد. هرکس اعانت کند مؤمنی را بر ظالمی، خدا او را یاری کند در گذشتن بر صراط در وقتی که قدم ها لغزد و هرکه حاجت مؤمنی را برآورد که او شاد شود، چنان باشد که حضرت رسول صلیالله علیه وآله وسلم را شاد کرده باشد، هرکه مؤمنی را آب دهد در وقت تشنگی، حق تعالی از شراب بهشت او را سیراب کند و هرکه مؤمنی را سیر کند حق تعالی او را از میوه های بهشت سیر کند. هرکه بر مؤمنی جامه ای بپوشاند در وقتی که عریان باشد خدا او را در دیبا و حریر بهشت بپوشاند. هرکه جامه ای بر او بپوشاند در غیر عریانی، پیوسته در ضمان خدا باشد از بلاها تا از آن جامه برای مؤمن تاری باقی باشد. هرکه خادمی به او بدهد خدا او را از پسران بهشت خادم بدهد. هرکه او را از پیاده بودن سوار کند حق ثعالی او را در قیامت بر ناقه ای از ناقه های بهشت سوار کند که در قیامت باملائکه مباهات کند. و هرکه بعد از مردن کفن بپوشاند بر مؤمنی، چنان باشد که او را جامه داده باشد از هنگام ولادت تا وقت مردن. هرکه زنی به مؤمنی بدهد که با او انس گیرد حق تعالی ملکی را در قبر، مونس او گرداند به صورت محبوب ترین اهل او نزد او. هرکه در بیماری عیادت مؤمنی بکند ملائکه او را از همه جهت فرو گیرند و گویند: خوشا به حال تو و گوارا باد بهشت از برای تو. و اللَّه که قضای حاجت مؤمن بهتر است نزد خدا از روزه داشتن و اعتکاف کردن دو ماه از ماه های حرام.

از امام موسی کاظم علیه السلام منقول است: حق تعالی در قیامت سایه ای مقرر ساخته است که در زیر آن سایه نیست مگر پیغمبری یا وصیّ پیغمبری یا مؤمنی که بنده مؤمنی را آزاد کند، یا مؤمنی که مؤمنی را کدخدا کند.

در حدیث صحیح از حضرت صادق علیه السلام منقول است: مؤمنی در روز قیامت بگذرد بر شخصی که حق تعالی امر فرموده باشد که او را به جهنّم برند، ملک او را می برد به جهنّم، خطاب کند مؤمن را که به فریادم برس که در دنیا من به تو نیکی می کردم و حاجت تو را برمی آوردم. مؤمن به ملک گوید: دست از او بردار. حق تعالی گوید که چون بنده مؤمن شفاعت او کرد او را بگذار.

در حدیث معتبر از حضرت علی بن الحسین علیه السلام منقول است: بگردان مسلمانان را نزد خود به منزله اهل خود، بیران ایشان رابه منزله پدر خود بدان، و خُردان ایشان را به منزله فرزند خود بدان، و آن ها که هم سنّ تو باشند به منزله برادر خود بدان، به هر کدام یک از این ها می خواهی ستم کنی یا نفرین کنی یا عیب ایشان را فاش کنی و اگر شیطان خواهد که تو را فریب دهد که خود را از دیگران بهتر دانی، اگر کسی را ببینی که از تو بزرگ تر است بگو که او در ایمان و اعمال شایسته بر من پیشی گرفته است، پس او از من بهتر است و اگر خردتر از خود بینی بگو که من بیشتر از او گناه کرده ام پس او از من بهتر است و اگر هم سال خود را ببینی بگو که یقین به گناه خود دارم، و در گناه او شک دارم، پس چرا یقین خود را بر شک بگذارم. و اگر ببینی مردم تو را تکریم و تعظیم می کنند، بگو: از نیکی ایشان است که به محاسن آداب عمل می کنند. اگر ایشان از تو دوری کنند و تو را حرمت ندارند، بگو: این گناهی است که من کرده ام. چون چنین کنی زندگانی بر تو آسان شود و دوستانت بسیار شوند و دشمنانت کم شوند و از نیکی ایشان شاد شوی و از بدی ایشان دلتنگ نشوی. بدان که گرامی ترین مردم بر مردم کسی است که خیرش به ایشان رسد و از ایشان مستغنی باشد، سوال نکند از ایشان. و بعد از آن گرامی تر کسی است که محتاج باشد و سوال نکند از ایشان، زیرا که اهل دنیا همگی از پی مال می روند، هرکه په ایشان در مال مزاحمت نمی رساند عزیز است نزد ایشان و هرکه مزاحمت نمی رساند و از مال خود هم پاره ای به ایشان می رساند عزیزتر و گرامی تر است.

در حدیث دیگر منقول است: حضرت عیسی علیه السلام به یکی از اصحاب خود فرمودند که، آنچه نمی خواهی که باتو بکنند با هیچ کس نکن، اگر کسی طپانچه در جانب راست رویت بزند، جانب چپ را پیش کن.

در حدیث معتبر از حضرت صادق علیه السلام منقول است: هر مسلمانی که مسلمان دیگر به نزد او بیاید برای حاجتی و او قادر باشد به برآوردن حاجت و بر نیاورد، حق تعالی او را در قیامت سرزنش و تغیّر نماید و بگوید: برادر تو برای حاجتی نزد تو آمد که من تو را قادر گردانیده بودم به برآوردن آن و برنیاوردی، برای آن که ثواب آن را نخواستی، به عزّت خودم سوگند می خورم که در هیچ حاجت، نظر رحمت به سوی تو نکنم، خواه تو را بیامرزم و خواه عذاب کنم.

در حدیث دیگر فرمود: هر مؤمنی که منع کند از مؤمنی چیزی را که او به آن محتاج باشد و او قادر باشد که آن را نزد خود یا نزد دیگران به او برساند، حق تعالی او را با روی سیاه و دیده های کبود و دست های در گردن غُل کرده باز دارد. پس بگوید که این است خائنی که به خدا و رسول خیانت کرده است، پس بفرماید که او را به جهنّم برند.

از امام موسی علیه السلام منقول است: در قیامت سه کس در سایه عرش الهی باشند، در روزی که سایه ای به غیر آن نباشد؛ کسی که برادر مسلمانخود رازنی بدهد، کسی که خادمی به او بدهد و کسی که راز او را پنهان دارد.

 

برگرفته از کتاب حلیه المتقین علامه مجلسی ره

خواندن 6872 دفعه

نظر دادن

از پر شدن تمامی موارد الزامی ستاره‌دار (*) اطمینان حاصل کنید. کد HTML مجاز نیست.